سرور تمام
زنان
حسن بن زياد عطّار گويد: به امام صادق ع گفتم:
آيا قول پيامبر اسلام ص كه فرمود: فاطمه ع سرور زنان بهشت مىباشد، به اين معناست كه او
سرور و سيّد زنان زمان خود بوده است؟ امام صادق ع فرمود:
حضرت مريم ع سرور زنان زمان خود بوده است،
و فاطمه ع سرور تمام زنان بهشتى، از اوّلين
و آخرين آنها مىباشد.پس پرسيدم: معنى فرمايش رسول خدا ص كه گفت: حسن و حسين سرور جوانان بهشت هستند، چيست؟امام فرمود: به
خداوند سوگند آن دو، سرور و بزرگ تمام جوانان بهشت، از اوّلين و آخرين آنها هستند.
بحارالانوار
ج43 ص21، زندگانى حضرت زهرا عليها السلام، ترجمه بحار الأنوار ،ص:198
بازگشت به
سرآغاز هستي
وَمَا خَلَقْنَا
السَّمَآءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلاً ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ
كَفَرُواْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنَ النَّارِ
و ما آسمان و زمين و آن چه را ميان آنهاست بيهوده نيافريديم، اين،
پندار كسانى است كه كفر ورزيدند، پس واى از آتش (دوزخ) بر كسانى كه كافر شدند!
در جهان بينى الهى،
آفرينش هدفدار است. «ما خلقنا... باطلا» و در بينش غير الهى، آفرينش بى هدف است.
«ذلك ظن الّذين كفروا»
چون نظام هستى بر اساس حقّ است پس داورى نيز بايد بر اساس حقّ باشد تا نظام قانون
با نظام آفرينش همسو باشند. «فاحكم... بالحقّ... و ما خلقنا... باطلا»
در تمام هستى، هيچ ذرّهاى بيهوده خلق نشده است. «ما خلقنا السماء و الارض و ما
بينهما باطلا»
كفّار براى اعتقادات خود دليل ندارند بلكه تكيهگاهشان ظن و گمان است. «ظن
الّذين...»
چون آفرينش هدفدار است، هرگز رها نمىشود و تا روز قيامت و رسيدن مؤمن و مفسد به
پاداش و كيفر ادامه دارد. «و ما خلقنا... باطلا... فويل للّذين كفروا من النار»
آيه شماره 27 از سوره مباركه ص
تولد حضرت زهرا(س) و بشارت جبرئيل به رسول خدا (ص)
هنگامىكه فاطمه زهرا عليهاالسلام به دنيا آمد. فرشته وحى بر وجود مبارك رسول خداصلى اللَّه عليه و آله و سلم نازل گشت و از جانب پروردگار مهربان بر وى
پيام آورد كه «اللَّه يقرؤك السلام و يقرى مولودك السلام.»
خداوند تبارك و تعالى بر تو و فرزند نورسيدهات درود مىفرستد.
رسولخدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم با شنيدن خبر تولد فاطمه عليهاالسلام در
مقابل پروردگار سر به سجدهى شكر گذارد؛ و خداى عزوجل را بر عطاى اين نعمت
مبارك و ميمون سپاس گفت.
در ادامه
تاريخ و مكان تولد حضرت زهرا (س)
در تاريخ تولد فاطمه عليهاالسلام در بين علماى اسلام اختلاف است
لكين در بين علماى
اماميه مشهور است كه آن حضرت در روز جمعه بيستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت
تولد يافته است.
مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) در شهر مكه و در خانه
خديجه اتفاق افتاد. اين خانه در محلهاى است كه در گذشته به آن «زقاق العطارين»
يعنى كوچه عطارها مىگفتند. رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) تا هنگام هجرت، در
آن خانه ساكن بود. خانه مباركى كه بارها در آن فرشته وحى بر پيامبر (صلى اللَّه
عليه و آله) نازل گرديد. اين خانه بعدها به صورت مسجد درآمد.)
و از آنجا كه محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زيستگاه پيامبر
(صلى اللَّه عليه و آله) و مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) بود، در نظر عموم
مسلمين ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از اين رو بارها در طول تاريخ همزمان با
تعمير و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام كردند.
بيستم جمادي الثاني سالروز تولد فاطمه زهرا (س)روز مادر و روز زن
بر تمامي مسلمانان و شيعيان جهان بخصوص شير زنان ايران زمين مباركباد
هواپرستي
أَرَأَيْتَ مَنِ
اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا
آيا آن كس كه هواى [نفس] خود را معبود خويش گرفته است ديدى آيا
[مىتوانى] ضامن او باشى
ريشهى بتپرستى،
هواپرستى است. «صبرنا على الهتنا - اتّخذ الهه هواه»
خداجويى در فطرت هر انسانى وجود دارد، لكن او در مصداق و يافتن حقّ گرفتار اشتباه
مىشود. «اتّخذ الهه هواه»
انبيا مسئوليّتى در هدايت اجبارى هواپرستان ندارند. «أفأنت تكون عليه وكيلا»
انسان داراى اختيار است. «أفأنت تكون عليه وكيلا»
تربيت و ايمان بايد بدون اجبار و اكراه باشد. «أفأنت تكون عليه وكيلا»
قدر دانستن فرصت الهي
وَلَئِن شِئْنَا
لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ بِهِ
عَلَيْنَا وَكِيلًا
و
اگر بخواهيم قطعا آنچه را به تو وحى كردهايم مىبريم آنگاه براى [حفظ] آن در
برابر ما براى خود مدافعى نمىيابى
نعمتها را از خداوند بدانيم و مغرور نشويم، زيرا بقا و زوال نعمتها
به ارادهى اوست. «لنذهبنّ بالّذى اوحينا»
هيچ كس در برابر قهر الهى نمىتواند نقشى داشته باشد. «ثمّ لاتجد»
نزول كتب آسمانى و وحى، از شئون ربوبيّت خداوند و در مسير تربيت انسان است. «الّذى
اوحينا... الاّ رحمة من ربّك»
آيه شماره 86 از سوره مباركه اسراء
مادر قمر
بني هاشم
حضرت عباس (ع)بزرگترين فرزند ام البنين بود، مردي
نيك صورت و زيبا بود. هنگامى كه سوار اسب مي شد پاهاى مباركش بزمين كشيده مي شد.
به او قمر بنى هاشم گفته مي شد. پرچم امام حسين (ع)با
آن بزرگوار بود. حضرت امام جعفر صادق (ع)مي
فرمايد: موقعى كه امام حسين (ع)لشكر خود را
براى جهاد در راه خدا مهيا كرد پرچم را بدست حضرت قمر بنى هاشم داد. حضرت امام
محمّد باقر (ع)ميفرمايد: زيد بن رقاد و
حكيم بن طفيل طائى حضرت عباس را شهيد كردند.
ام البنين كه مادر اين چهار جوان بود بعد از شهيد شدن ايشان متوجه بقيع مي شد و با
جانگدازترين صدا براى آنان ناله و ندبه ميكرد. مردم در اطراف او جمع مىشدند و
ناله وى را مي شنيدند و گريه مي كردند.
(زندگانى
حضرت امام حسين (ع)، محمدجواد نجفي، ص 61)
عصاره پيام
رسولان الهي
وَآتَيْنَا مُوسَى
الْكِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ أَلاَّ تَتَّخِذُواْ مِن
دُونِي وَكِيلًا
و كتاب آسمانى را به موسى داديم و آن را براى فرزندان اسرائيل
رهنمودى گردانيديم كه زنهار غير از من كارسازى مگيريد
در تبليغ، گاهى هموطن
وهمشهرى بودنِ مبلّغ با مخاطبان تاثير دارد. «هُدىً لبنى اسرائيل»
عصارهى دعوت پيامبران، توحيد است. «آتينا موسىالكتاب ... الاّ تتّخذوا»
انسان نياز به تكيهگاه دارد، و انبيا، خداوند را تكيهگاه واقعى او معرّفى
مىكنند. «الاّ تتّخذوا من دونى وكيلاً»
آيه شماره 2 از سوره مباركه اسراء
اراده الهي
رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا
پروردگارشما به [حال] شما داناتر است اگر بخواهد بر شما رحمت مىآورد يا اگر بخواهد شما را عذاب مىكند و تو را بر ايشان نگهبان نفرستادهايم
به ايمان خود مغرور نشويم. «ربّكم اعلم بكم»
كارهاى الهى، بر اساس علم اوست. «اعلم بكم، يرحمكم، يعذّبكم»
علم خدا ومهر و قهر او، از شئون ربوبيّت خداوند است. «ربّكم، يرحمكم، يعذّبكم»
سخن از رحمت و عطوفت، پيش از قهر و عذاب است. «يرحمكم، يعذّبكم»
انسان بايد بين خوف و رجا باشد. «يرحمكم، يعذّبكم»
انسانها در انتخاب عقيده آزادند، حتّى پيامبران هم مأمور اجبار مردم بر ايمان نيستند. «ما ارسلناك عليهم وكيلاً»
مبلّغ دين، نبايد خود را وكيل و سرپرست مردم بداند. «وكيلاً»
با دوستان
مدارا
رسول خدا (ص)در حالى كه نشسته بودند،
ناگهان لبخندى بر لبانشان نقش بست، به طورى كه دندان هايشان نمايان شد! از ايشان
علت خنده را پرسيدند، فرمود: دو نفر از امت من مى آيند و در پيشگاه پروردگار قرار
مى گيرند؛ يكى از آنان مى گويد: خدايا! حق مرا از ايشان بگير! خداوند متعال مى
فرمايد: حق برادرت را بده ! عرض مى كند: خدايا! از اعمال نيك من چيزى نمانده متاعى
دنيوى هم كه ندارم . آنگاه صاحب حق مى گويد: پروردگارا! حالا كه چنين است از
گناهان من بر او بار كن !
پس از آن اشك از چشمان پيامبر (ص) سرازير
شد و فرمود: آن روز، روزى است كه مردم احتياج دارند گناهانشان را كسى حمل كند.
خداوند به آن كس كه حقش را مى خواهد مى فرمايد: چشمت را برگردان ، به سوى بهشت
نگاه كن ، چه مى بينى ؟
سرش را بلند مى كند، آنچه را كه
موجب شگفتى اوست - از نعمت هاى خوب مى بيند، عرض مى كند: پروردگارا! اينها براى
كيست ؟
مى فرمايد: براى كسى است كه بهايش را به من بدهد.
عرض مى كند:چه كسى مى تواند بهايش را بپردازد؟
مى فرمايد: تو.
مى پرسد: چگونه من مى توانم ؟
مى فرمايد: به گذشت تو از برادرت .
عرض مى كند: خدايا! از او گذشتم .
بعد از آن ، خداوند مى فرمايد: دست برادر دينى ات را بگير و وارد بهشت شويد!
آن گاه رسول خدا (ص)فرمود: پرهيزكار باشيد
و مابين خودتان را اصلاح كنيد.
بحارالانوار،
ج 77، ص 182
مؤمنان تسخيرناپذير
إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى
الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
چرا كه او را بر كسانى كه ايمان آوردهاند و
بر پروردگارشان توكل مىكنند تسلطى نيست
از خطر نفوذ شيطان در
بهترين افراد و مقدّسترين كار غافل نباشيد. (تلاوت قرآن از شخصى مثل پيامبر اكرم
هم نياز به استعاذه دارد)
شيطان به سراغ همه مىآيد، امّا در همه تأثيرگزار نيست. «ليسله سلطان على الّذين
آمنوا»
ايمان و توكّل، قلعهاى است كه انسان را از آسيبپذيرى حفظ مىكند. «ليس له سلطان
على الّذين آمنوا»
صبر در برابر آزار كافران
وَمَالَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا
وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ
الْمُتَوَكِّلُونَ
وچرا بر خدا توكل نكنيم و حال آنكه ما را به راههايمان رهبرى كرده است و
البته ما بر آزارى كه به ما رسانديد شكيبايى خواهيم كرد و توكلكنندگان
بايد تنها بر خدا توكل كنند
خدايى كه هدايت كرد، حمايت هم مىكند. پس تنها بر او توكّل كنيم.«نتوكل على اللَّه و قد هدينا»
راهانبيا همان راه خداست. (به جاى «سبله» فرمود:) «سُبلنا» چنانكه در جاى
ديگر مىفرمايد: «قل هذه سبيلى ادعوا الى اللَّه على بصيرة»
لازمه پيمودن راه خدا، تحمّل سختىهاست. «سبلنا - لنصبرنّ»
هم بايد بر خدا توكل كرد و هم بايد در برابر مخالفان صبر و مقاومت نمود. «نتوكل على اللَّه... ولنصبرنّ»
مؤمن با آزار و شكنجه، از عقيده و عملش دست برنمىدارد. «لنصبرنّ على ما آذيتمونا»
كسى مىتواند صبر كند كه تكيهگاهى داشته باشد. «لنصبرنّ... على اللَّه نتوكل
آيه شماره 12 از سوره مباركه ابراهيم
ارزش خويشاوندي
شخصينزد رسول خدا صلي اللّه عليه و آله آمد و عرض كرد: يا رسول اللّه !
بستگانم با من قطع رابطه كرده و مرا مورد حمله و شماتت قرار داده اند آيا
من هم با آنها قطع رابطه كنم ؟ پيامبر صلي اللّه عليه و آله فرمود: با اين
وضع خداوند نظر و رحمتش را از همه شما بر مي دارد. آن مرد گفت : پس چه كنم ؟حضزت فرمود: ايجاد رابطه كن باكسي كه با تواضع رابطه كرده است و بخشش به
كسي كه تو را محروم ساخته است و عفو كن كسي را كه به تو ظالم كرده است . دراين صورت از سوي خداوند پشتيباني در برابر آنها خواهي داشت.
قصه هاي تربيتي چهارده معصوم (عليهم السلام)/ محمد رضا اكبري