معرفی وبلاگ
در این وبلاگ مطالب قرآنی و اهل بیت (علیهم السلام) و موضوعات مذهبی و ایام ... منتشر میشود از کلیه عزیزان درخواست می شود مارا با نظرات خویش یاری رمایند .
دسته
فیدها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 177953
تعداد نوشته ها : 245
تعداد نظرات : 4
Rss
طراح قالب
GraphistThem267

شفاخانه

بو شفاخانه حسينندي طبيب آني باخور
دكتري قولسوز ابوالفضلدي مجاني باخور
گلون اي دردي اولانلار آچيلوب باب كرم
بو يره فاطمنين ديده ي گرياني باخور

******************
اي حسينون عاشقي گل باخ حسينون حالينه
گور نجور تك گالدي ميداندا چاتان يوخ دادينه
قالمادي شهرينده چونكي عدالت گورمدي
ايلدي عزم سفر چون عزم رضوان ايلدي

دسته ها : محرم - نوحه
دوشنبه 11 9 1392 13:51

ورود اهل بيت عليهماالسّلام به مجلس يزيد پليد

يزيد ملعون چون از ورود اهل بيت طاهره عليهماالسّلام به شام آگهى يافت مجلس آراست و به زينت تمام بر تخت خويش نشست و ملاعين اهل شام را حاضر كرد، از آن سوى اهل بيت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم را به سرهاى شهداء عليهماالسّلام در باب دارالا ماره حاضر كردند در طلب رخصت بازايستادند. نخستين ، زَحْر بن قيس - كه ماءمور بردن سر حضرت حسين عليه السّلام بود - رخصت حاصل كرده بر يزيد داخل شد.....

دسته ها : محرم - اسيران
دوشنبه 11 9 1392 13:49

ورود اُسراء و رؤ س شهداء به شام

شيخ كَفْعَمى و شيخ بهايى و ديگران نقل كرده اند كه در روز اوّل ماه صفر سر مقدس حضرت امام حسين عليه السّلام را وارد دمشق كردند، و آن روز بر بنى اميه عيد بود و روزى بود كه تجديد شد در آن روز اَحزان اهل ايمان.....

دسته ها : محرم - اسيران
دوشنبه 11 9 1392 13:48

مبارزت حضرت ابى عبد اللّه الحسين ع و شهادت آن مظلوم

از بعضى ارباب مَقاتل نقل است كه چون حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام نظر كرد هفتاد و دو تن از ياران و اهل بيت خود را شهيد و كشته بر روى زمين ديد عازم جهاد گرديد، پس به جهت وداع زنها رو به خيمه كرد و پرد گيان سرادق عصمت را طلبيد و ندا كرد: اى سكينه ، اى فاطمه ، اى زينب ، اى امّ كلثوم ! عَلَيْكُنَّ مِنّى السَّلامُ:
شعر :

سرگشته بانوان سراپرده عفاف
زد حلقه گرد او همه چون هاله گرد ماه
آن سر زنان به ناله كه شد حال ما زبون
و ين موكنان به گريه كه شد روز ما تباه
فَقُمْنَ وَاَرْسَلْنَ الّدُمُوُعَ تَلَهُّفاً
وَاَسْكَنَّ مِنْهُ الذَّيْلَ منْتَحِباتٍ
اِلى اَيْنَ يَاْبنَ اْلمُصطَفى كوْكَبَ الدُّجى
وَ يا كَهْفَ اَهْلِ اْلبَيْتِ فى الاَْزَماتِ
فَيا لَيْتَنا مِتْنا وَلَمْ نَرَمانَرى
وَ يا لَيْتَنالَمْ نَمْتَحِنْ بِحَياتٍ
فَمَنْ لِلْيَتامى اِذْتَهَدَّمَ رُكْنُهُمْ
وَ مَنْ لِلْعُذارى عِنْدَ فَقْدِ وُلاةٍ

چهارشنبه 29 8 1392 10:44

چون از اصحاب كس نماند جز آنكه كشته شده بود، نوبت به جوانان هاشمى رسيد .پس فرزندان اميرالمؤ منين عليه السّلام و اولاد جعفر و عقيل و فرزندان امام حسن و امام حسين عليهماالسّلام ساخته جنگ شدند و با يكديگر وداع كردند.
وَ لَنِعْمَ ما قيلَ:
شعر :

آئيد تا بگرييم چون اَبر در بهاران
كز سنگ ناله خيزد روز وداع ياران
با ساربان بگوئيد احوال اشك چشمم
تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
لَوْ كُنْتَ ساعَةَ بَينِنا ما بَينَنا
وَ شَهِدْتَ كَيْفَ نُكَرِّرُالتَّوْديعا
اَيْقَنْتَ اَنَّ مِنَ الدُّمُوعِ وُحَدِّثاً
وَ عَلِمْتَ اَنَّ مِنَ الْحَديثِ دُموعاً
گفتمش سير ببينم مگر از دل برود
آنچنان جاى گرفته است كه مشگل برود

پس به عزم جهاد قدم جوانمردى در پيش نهاد.
جناب ابوالحسن على بن الحسين الاكبر سلام اللّه عليه
مادَر آن جناب ، ليلى بنت اءبى مرّة بن عروة بن مسعود ثقفى است .....

چهارشنبه 29 8 1392 10:25

شهادت بُرير بن خضير رحمه اللّه
بُرَيْرِ بْنِ خُضَيْر رحمه اللّه ( به ميدان آمد و او مردى زاهد وعابد بود و او را (سيّدقُرّاء) مى ناميدند واز اشراف اهل كوفه از هَمْدانيين بود و اوست خالوى ابو اسحاق عمروبن عبداللّه سبيعى كوفى تابعى كه در حقّ او گفته اند: چهل سال نماز صبح را به وضوى نماز عشا گزارد ودر هر شب يك ختم قرآن مى نمود، و در زمان او اَعْبَدى از او نبود، اَوْثَق در حديث از او نزد خاصّه وعامّه نبود، و از ثِقات على بن الحسين عليه السّلام بود.

دوشنبه 27 8 1392 12:46

چون شب عاشورا به پايان رسيد و سپيده روز دهم محرّم دميد حضرت سيّدالشّهداء عليه السّلام نماز بگزاشت پس از آن به تَعْبيه صفوف لشكر خود پرداخت و به روايتى فرمود كه تمام شماها در اين روز كشته خواهيد شد و جز علىّ بن الحسين عليه السّلام كس زنده نخواهد ماند. و مجموع لشكر آن حضرت سى دو نفر سوار و چهل تن پياده بودند و به روايت ديگر هشتاد و دو پياده ، و به روايتى كه از جناب امام محمّد باقر عليه السّلام وارد شده چهل و پنج سوار و صد تن پياده بودند و سبط ابن الجوزى در (تذكره ) نيز همين عدد را اختيار كرده ( و مجموع....

دوشنبه 27 8 1392 12:43

پس همين كه شب عاشورا نزديك شد حضرت امام حسين عليه السّلام اصحاب خود راجمع كرد، حضرت امام زين العابدين عليه السّلام فرموده كه من در آن وقت مريض بودم با آن حال نزديك شدم و گوش ‍ فرا داشتم تا پدرم چه مى فرمايد، شنيدم كه با اصحاب خود گفت :

در وقايع روز تاسوعا و ورود شمر ملعون


چون روز پنجشنبه نهم محّرم الحرام رسيد شِمر ملعون با نامه ابن زياد لعين در امر قتل امام عليه السّلام به كربلا وارد شد و آن نامه را به ابن سعد نمود، چون آن پليد از مضمون نامه آگه گرديد خطاب كرد به شمر و گفت :مالك وَ يْلَكَ، خداوند ترا از آبادانيها دور افكند و زشت كند چيزى را كه تو آورده اى ، سوگند به خداى چنان گمان مى كنم كه تو بازداشتى ابن زياد را از آنچه من بدو نوشتم و فاسد كردى امرى را كه اصلاح آن را اميد مى داشتم ، واللّه ! حسين آن كس نيست كه تسليم شود و دست بيعت به يزيد دهد ؛

ورود آن حضرت به سرزمين كربلا
بدان كه در روز ورود آن حضرت به كربلا خلاف است واصح اقوال آن است كه ورود آن جناب به كربلا در روز دوم محرم الحرام سال شصت و يكم هجرت بوده و چون به آن زمين رسيد پرسيد كه اين زمين چه نام دارد؟ عرض كردند: كربلا مى نامندش ، چون حضرت نام كربلا شنيد گفت : اَللّهُمَ اِنّى اَعُوذُبِكَ مِنَ الْكَربِ وَ الْبَلا ءِ!

توجّه حضرت سيّدالشّهداء عليه السّلام به جانب كربلا

چون حضرت سيّدالشهداء عليه السّلام درسوم ماه شعبان سال شصتم از هجرت از بيم آسيب مخالفان مكّه معظّمه را به نور قدوم خود منورّ گردانيده در بقيّه آن ماه و رمضان و شوال و ذى القعده در آن بلده محترمه به عبادت حقّ تعالى قيام داشت و در آن مدّت جمعى از شيعيان از اهل حجاز وبصره نزد آن حضرت جمع شدند، و چون ماه ذى الحجّه درآمد حضرت احرام به حجّ بستند، وچون روز ترويه يعنى هشتم ذى الحجّه شد عمرو بن سعيدبن العاص با جماعت بسيارى به بهانه حجّ به مكّه آمدند، و از جانب يزيد ماءمور بودند كه آن حضرت را گرفته به نزد او برند يا آن جناب را به قتل رسانند. حضرت چون بر مكنون ضميرايشان مطلّع بود از اِحْرام حجّ به عُمره عدول نموده و طواف خانه وسعى مابين صفا و مروه به جا آورده و مُحِل شد و در همان روز متوجّه عراق گرديد

پنج شنبه 16 8 1392 9:27
X