معرفی وبلاگ
در این وبلاگ مطالب قرآنی و اهل بیت (علیهم السلام) و موضوعات مذهبی و ایام ... منتشر میشود از کلیه عزیزان درخواست می شود مارا با نظرات خویش یاری رمایند .
دسته
فیدها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 178033
تعداد نوشته ها : 245
تعداد نظرات : 4
Rss
طراح قالب
GraphistThem267

 



تسبيحات حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله در روز عرفه


پس فرموده بخوان اين تسبيحات را كه مروى از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله است و سيّد بن طاوُس در اقبال ذكر فرموده :

سُبْحانَ الَّذى فِى السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الاَْرْضِ حُكْمُهُ

منزه است خدايى كه در آسمان است عرش او منزه است خدايى كه در زمين است فرمان و حكمش

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْبَحْرِ سَبيلُهُ

منزه است خدايى كه در گورها قضا و فرمانش جارى است منزه است خدايى كه در دريا راه دارد

سُبْحانَ الَّذى فِى النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ

منزه است خدايى كه در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزه است خدايى كه در بهشت رحمت او است

سُبْحانَ الَّذى فِى الْقِيمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذى رَفَعَ السَّمآءَ سُبْحانَ

منزه است خدايى كه در قيامت عدل و دادش برپا است منزه است خدايى كه آسمان را بالا برد منزه است خدايى

الَّذى بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذى لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَيْهِ پس

كه زمين را گسترد منزه است خدايى كه ملجا و پناهى از او نيست جز بسوى خودش * *

بگو سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُ صد مرتبه

* * منزه است خدا و حمد از آن خدا است و معبودى جز خدا نيست و خدا بزرگتر از توصيف است


شنبه 12 7 1393 15:5



روز عرفه، روز شناخت است، عرفه روزي است كه خداي سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خويش فرا مي‌خواند و خوان كرم و احسان و لطف خود را براي آنان مي‌گسترد و درهاي مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روي بندگانش مي‌گشايد.

 

امام سجاد(ع) در روز عرفه خطاب به سائلي كه از مردم تقاضاي كمك مىكرد، فرمود: واى بر تو! آيا در اين روز از غير خدا تقاضا مىكنى؟ حال آنكه در اين روز اميد مىرود كه بچههاى در شكم هم از فضل خدا بي‌نصيب نمانند و سعيد شوند.


حاجيان جمعند دورهم همه

پس كجا رفته حسين فاطمه

حاجيان رفتند يكسر در منا

پس چرا اورفته سوي كربلا

او به جاي مور سر سر مي دهد

قاسم و عباس و اكبر مي دهد

سعي حج او صفا با خنجر است

مروه اش قبر علي اصغر است


شنبه 12 7 1393 14:57

سم الله الرحمن الرحيم

نهضت حسيني از زواياي گوناگون قابل بررسي است، بررسي شرايط سياسي اجتماعي آن روز و موشكافي جريانات بستر ساز قيام، نقش آفريني بي‏نظير سالار شهيدان حضرت امام حسين عليه‏السلام، وفاداري ياران، نقش اهل‏بيت پس از شهادت، تأثيرگذاري امام زين العابدين عليه‏السلام و زينب كبري عليهاالسلام در تداوم نهضت، الگو گشتن آن در راستاي حركت تاريخ و ده‏ها موضوع ديگر ذهن كاوشگران و انديشه‏ي پژوهشگران را به خود مشغول ساخته،

يكي از مسائل مهم تاريخ نهضت حسيني است و چون برخي مشكلات تاريخي به همراه دارد، هر سال به هنگامه‏ي ماه صفر و تجديد خاطره و ياد حضرت سيدالشهدا عليه‏السلام در روز اربعين، بر سر زبانها مي‏افتد و عده‏اي به چگونگي آن و برخي به نفي و اثبات آن مي‏پردازند و عده‏اي ساكت و بي‏نظر از كنار آن مي‏گذرند. از آن جايي كه اين رويداد بسيار پراهميت است وبزرگان بسياري درباره‏ي آن قلم زده‏اند،

زيارت مرقد پاك قبر امام حسين عليه‏السلام داراي جايگاهي بلند و بسيار رفيع و از خصوصيات منحصر به فردي برخوردار است

كسي كه به زيارت قبر اباعبدالله در كنار فرات رود، همانند كسي است كه به زيارت خدا بر عرش او رفته است. [مناقب ، ج4 ، ص 128] .

- از امام صادق عليه‏السلام نقل شده است كه فرمود:

من أتي قبر الحسين عليه‏السلام عارفا بحقه كتبه الله في أعلي عليين؛

كسي كه به زيارت قبر حسين رود، در حالي كه عارف به حق او

 

باشد، خداوند او را در بالاترين و والاترين جايگاهها قرار خواهد داد. [كامل الزيارات،ص148] .

- امام صادق عليه‏السلام فرمود:

زيارة الحسين بن علي عليه‏السلام واجبة علي كل من يقر للحسين بالإمامة من الله عزوجل؛

زيارت حسين بن علي عليه‏السلام بر هر كسي كه اقرار به امامت او از جانب خداوند متعال دارد، واجب است. [الارشاد، ج2،ص133] .

استحباب زيارت در هر حال


دوشنبه 2 10 1392 10:47

 

نخستين زيارت

شيخ ابوجعفر محمد بن ابي‏القاسم محمد بن علي طبري به سندش از عطيه‏ي عوفي نقل مي‏كند:

همراه جابر بن عبدالله انصاري به قصد زيارت قبر حسين بن علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام بيرون آمديم. هنگامي كه به كربلا وارد شديم، جابر خود را به كنار فرات رساند و غسل كرد. لنگ به كمر بسته و حوله را بر دوش انداخت و خود را خوشبو ساخت. هر گامي كه برمي‏داشت ذكر خدا مي‏گفت، تا آن‏گاه كه نزديك

قبر رسيد. به من گفت: دستانم را بر قبر او بگذار. چنان كردم. خود را بر قبر مطهر انداخت و بي‏هوش افتاد. قدري آب بر او پاشيدم. وقتي كه به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين!»، سپس گفت: حبيب لا يجيب احبيبه؛آيا دوست پاسخ دوستش را نمي‏دهد؟ آن‏گاه گفت: چگونه پاسخ دهي و حال آن‏كه رگهاي گردنت بر پشت و شانه‏ات آويخته و بين بدن و سرت جدايي افتاده است، و پس از آن، آن حضرت را با كلماتي كه نشان از كمال ايمان وي دارد، اين گونه زيارت مي‏كند:...

فأشهدأنك ابن‏خاتم النبيين، و ابن‏سيد المؤمنين، و ابن‏حليف التقوي، و سليل الهدي، و خامس أصحاب الكساء، و ابن‏سيد النقباء، و ابن‏فاطمة سيدة النساء، وما لك لا تكون هكذا، و قد غذتك كف سيد المرسلين، و ربيت في حجر المتقين، ورضعت من ثدي الايمان، و فطمت بالاسلام، فطبت حيا، و طبت ميتا، غير أن قلوبالمؤمنين غير طيبة لفراقك، و لا شاكة في الخيرة لك، فعليك سلام الله و رضوانه، و أشهد أنك مضيت علي ما مضي عليه أخوك يحيي بن زكريا؛

شهادت مي‏دهم كه تو فرزند خاتم پيامبران و سيد مؤمنانهستي. و تو هم پيمان پرهيزكاري و نتيجه‏ي هدايت و پنجمين اصحاب كسايي. و تو فرزند سيد نقيبان و زاده‏ي فاطمه سيده‏ي بانواني، و چگونه چنان نباشي و حال آن‏كه دستان سيد مرسلان غذايت داد و در دامن پرهيزكاران پرورش يافتي و از سينه‏ي ايمان شير خوردي و با اسلام از آن جدا گشتي. پس خوب زيستي و خوب به لقاي الاهي رسيدي، گر چه دلهاي

مؤمنان از فراق تو آرامش نمي‏گيرد، و هيچ شك و ترديديرا در انتخاب صحيح تو و آنچه كه در آن خير و صلاح توست، به خود راه نمي‏دهد. پس بر تو سلام و رضوان خدا باد. و گواهي مي‏دهم كه تو بر همان راهي قرار گرفتي كه برادرت يحيي، فرزند زكريا، بر آن قدم نهاد.

آن‏گاه نگاهش را به اطراف قبر مطهر دوخت و خطاب به شهيدان گلدشت كربلا گفت:

سلام بر شما اي ارواحي كه در اطراف حسين رحل افكنديد...! شهادت مي‏دهم كه شما نماز را به پا داشتيد و زكات را پرداختيد وامر به معروف نموديد و نهي از منكر كرديد و با كافران به جنگ برخاستيد و خدا را بندگي نموديد تا آن‏كه به حد يقين رسيديد. قسم به آن كسي كه محمد رابه پيامبري برانگيخت! كه ما در آنچه كه انجام داديد شريك هستيم.

عطيه مي‏گويد: به او گفتم: اي جابر! چگونه ما با آنانشريكيم و حال آن‏كه كاري نكرديم. نه در دشتي فرود آمديم و نه بر كوهي بالارفتيم و نه جنگيديم و اينان بين سرها و بدنهاشان جدايي افتاد و فرزندانشانيتيم و زنانشان بي‏سرپرست شدند!؟ جابر گفت: اي عطيه، ازحبيب خودم رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: «هر كس كه قومي را دوست بدارد، با آنان محشور گردد و هر كس كه كار قومي را دوست بدارد در عملشان شريك گردد.» قسم به كسي كه محمد را به پيامبري برانگيخت كه نيت من و ياران من، با نيت و قصد حسين و يارانش يكي است.

برداشت از صفينه النجاه (كتابخانه امام حسين ع ) توليد مركز رايانه اي حوزه علميه اصفهان


دوشنبه 2 10 1392 10:46

 

ويژگي جهاد امام حسين (ع) (بخش دوم و پاياني)
خطر انحراف در آينده
شما ببينيد در هيچ مكتب سياسي‏اي توصيه نمي‏شود كه رهبر يك جامعه‏اي به مردم بگويد كه احتمال دارد شما از اين مرامتان دست برداريد و مخالف من و هدف بشويد. اين خلاف سياست است. اما قرآن مي‏فرمايد :« وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلي‏ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلي‏ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً» (آل‌عمران، 144). هشدار است به اينكه چنين خطري آينده جامعه اسلامي را تهديد مي‏كند. چنين نيست كه اگر كساني چند سال ايمان آوردند، مبارزه كردند، زندان رفتند، در جنگ‌ها شركت كردند، ديگر بيمه شده‌‌‌اند و خطري آن‌ها را تهديد نمي‏كند. انسان تا زنده است و نفس مي‏كشد، خطر انحراف برايش هست. گذشته درخشان هيچ ضمانتي براي آينده ندارد، همچنان كه براي اصحاب پيغمبر نداشت....

سه شنبه 5 9 1392 13:51

ويژگي جهاد امام حسين(ع) 
يكي از نكته‏هايي كه در اين ايام خوب است به آن توجه بشود اين است كه ما از اين حادثه عاشورا بهترين درسي كه مي‏توانيم براي زندگيمان و براي ادامه انقلابمان بگيريم چه هست؟ رهبر معظم انقلاب بحث بسيار جامع، عميق و پرمعنايي را مطرح فرمودند و از جمله فرمودند درس مهمي كه از عاشورا مي‏گيريم اين است كه انسان هميشه آماده انجام تكليف باشد، هر چند تكليف اقتضا كند كه خطرهاي بزرگي را تحمل كنيم، حتي اگر بزرگترين خطرها، يعني خطر جان و ناموس باشد. تعبير ايشان اين بود كه هنگامي كه شرايط مناسب باشد بايد اقدام به كارهاي خطرناك هم كرد. اما منظور از شرايط مناسب چه هست؟ در چه شرايطي امام حسين(ع) اقدام به چنين كاري كرد كه مقام معظم رهبري فرمودند در شرايط مناسب بر هر مسلماني واجب است كه چنين اقدامي را انجام بدهد؟...

سه شنبه 5 9 1392 13:47

قلب شيعه همچنان تپنده در عاشورا ...
به آن حضرت منسوب است كه : "اگر دين جدم رسول‌الله جز به قتل من استوار نمي ماند پس اي شمشير ها مرا دريابيد" و هزار و اندي سال بعد فرزند او، حضرت روح الله فرياد برآورد : تكليف ما را حضرت سيدالشهدا معلوم كرده است و اين فاصله دو نقطه تاريخي را پيمود تا زمانه ما هم عطر عاشورا بگيرد و شعار كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا بپيچد در گوش زمان و جاري شود در رگ هاي عالم، فرقي هم نكند از عاشوراي 1342 گرفته تا عاشوراي 1357 و از مرزهاي جنوب و غرب ايران تا مقاومت شيعيان عراق و يمن و عربستان و بحرين و سوريه و لبنان و فلسطين و بوسني تا شمال آفريقا از شرق هم مظلومان افغانستان و پاكستان هندوستان و ميانمار ... همه يكصدا شوند كه هيهات منّا الذله و آن قدر فرياد بزنند و پاي فريادشان خون بريزند و جان بدهند تا خواب يزيديان زمان آشفته شود....

 

شرايط امامت

قال‌الحسين (ع): ما الامام الا الحاكم بالكتاب، القائم بالقسط، الدائن بدين‌الحق.
امام حسين (ع) فرمود: كسي مي‌تواند امام جامعه اسلامي باشد كه طبق احكام كتاب خدا حكم كند و قسط را اقامه كند و دين حق را بر پا دارد.

منبع :كيهان- بحارالانوار، ج 44، ص 334

دوشنبه 4 9 1392 14:9

 استدراج الهي


قال الحسين(ع): الاستدراج من الله سبحانه لعبده ان يسبغ عليه النعم و يسلبه الشكر.
امام حسين(ع): استدراج خداي سبحان نسبت به بنده خود اين است كه نعمت‌هاي خود را بر او سرشار ببارد و توفيق شكر آنها را از او بگيرد.

منبع :كيهان - فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)، ص850ش

دوشنبه 4 9 1392 14:7

نيكي متناسب با معرفت 


در روايت نقل شده كه عربي باديه‌نشين خدمت امام‌حسين(ع) رسيد و عرض كرد: اي فرزند رسول خدا(ص) خونبهاي كاملي را ضمانت كرده‌ام و اكنون از پرداخت آن عاجزم، پيش خود گفتم از بزرگوارترين مردم درخواست كمك ‌كنم، كسي را بزرگوارتر از آل‌محمد(ص) نديدم. حضرت فرمود: «از تو سه مسئله مي‌پرسم، اگر يكي را پاسخ دادي يك سوم خونبها را به تو مي‌دهم، و اگر دو تا را پاسخ گفتي، دو سوم آن را و اگر همه را پاسخ دادي، همه خونبها را به تو خواهم داد.» 
اعرابي عرض كرد: تو كه دانا و بزرگواري، آيا از مثل من مي‌پرسي؟! امام حسين(ع) فرمود: «بله از جدم رسول خدا شنيدم فرمود: نيكي(بايد) به اندازه معرفت سائل باشد. اعرابي عرض كرد: آنچه به خاطر مبارك مي‌رسد بپرس، اگر پاسخ گفتم كه چه بهتر، و اگر نه، آن را از شما ياد مي‌گيرم.
حضرت پرسيد: بافضيلت‌ترين عملها كدام است؟ عرض كرد: ايمان به خدا
پرسيد: آنچه از مهلكه نجات مي‌بخشد چيست؟ عرض كرد: اطمينان به خدا
پرسيد: آنچه آدمي را زينت مي‌بخشد چيست؟ عرض كرد: دانشي كه با بردباري همراه باشد. 
پرسيد: اگر آن نادرست بود (و نشد) چه چيز؟ عرض كرد: ثروتي كه با جوانمردي (و بخشش) همراه باشد.
پرسيد: «اگر آن نيز نادرست بود (و نشد) چه چيز؟ عرض كرد: فقري كه با شكيبايي همراه باشد. پرسيد: «اگر آن هم نادرست بود (و نشد) چه چيز؟ عرض كرد: صاعقه‌اي كه از آسمان فرود آيد و او را بسوزاند زيرا چنين كسي، شايسته آن است. پس امام حسين(ع) (از پاسخ او) خنديد و كيسه‌اي را كه هزار اشرفي داشت، به او داد و انگشتر خود را كه نگين آن دويست درهم مي‌ارزيد به او بخشيد و فرمود: «اي اعرابي طلاها را به طلبكاران خود بپرداز و انگشتر را در مخارج زندگي صرف كن» اعرابي هداياي حضرت را گرفت و گفت: «خدا بهتر مي‌داند رسالت خود را در كجا قرار دهد (و چه كسي را اين مقام رفيع بخشد.)

منبع :فرهنگ جامع سخنان امام حسين، ص 833

دوشنبه 4 9 1392 14:6

انتخاب شهادت


پرسش:
چگونه امام حسين(ع) راه شهادت را بر اساس ملاك‌هاي عقلاني براي تاثيرگذاري بيشتر بر جوامع انساني، تا روز قيامت انتخاب كرد؟
پاسخ:
از آنجا كه هدف اوليه امام حسين(ع) از سفر به عراق تاسيس حكومت اسلامي بود، براي اتمام حجت بر مردم، نمي‌توانست سرنوشت سفر را براي همه مردم، حتي براي برخي از خواص بيان كند. لذا در پاسخ بسياري از كساني كه با خطرناك توصيف كردن سفر به عراق، از ايشان مي‌‌خواستند تا از اين سفر منصرف شود، به پاسخ‌هاي اجمالي اكتفا مي‌كرد، چنان كه در پاسخ به پيشنهاد طرماح و ابوبكر بن عبدالرحمن، فرمود: «مهما يقض‌الله من امر يكن» هرچه خداوند حكم كند، همان مي‌شود. (تهذيب الكمال، ج 6، ص418) همچنان كه در پاسخ بشربن‌غالب، عبدالله بن مطيع و عمربن عبدالرحمن و فرزدق و امثال آنها نيز به پاسخ‌هاي اجمالي اكتفا كرد.
پاسخ به افراد خاص الخاص
اما پاسخ امام حسين(ع) به شخصيت‌هاي بزرگي مانند ام سلمه و عبدالله بن جعفر و محمدابن حنفيه، كاملا متفاوت با پاسخ به ديگران بود، چرا كه در پاسخ به آنها امام حسين(ع) از مسير شهادت خود خبر داد. چنان كه در پاسخ به ام سلمه مي‌فرمايد:
«اني والله مقتول كذلك، و ان لم اخرج الي العراق يقتلوني ايضا» به خدا سوگند، من اين چنين كشته مي‌شوم، و اگر به عراق هم نروم مرا مي‌كشند.
(بحار‌الانوار، ج45، ص 89)
همچنين آن حضرت به عبدالله بن جعفر مي‌فرمايد:
«لو كنت في جحرهامة من هوام الارض لاتسخرجوني و يقتلوني»
اگر در لانه جنبده‌اي هم باشم، مرا بيرون مي‌آورند و مي‌كشند. (مقتل الحسين خوارزمي، ج1، ص217)
اين سخن بدين معناست كه: من، چه به كوفه بروم و چه نروم، بي‌ترديد، به دست عوامل يزيد كشته مي‌شوم. بنابراين، بايد نقطه‌اي را براي شهادت خود انتخاب كنم كه خون من، بيشترين بهره و فايده را براي بقاي اسلام و احياي ارزش‌هاي آن داشته باشد و بيشترين ضربه را به حكومت اموي بزند و حرمت حرم نيز حفظ گردد، و آن نقطه جايي جز عراق نيست. بر اين اساس انتخاب كوفه و همراه بردن خانواده و كودكان خردسال و بهترين ياران در اين سفر،‌دقيقا در راستاي تحقق اين هدف والاي الهي بوده است، كه در نتيجه آن بيشترين تاثيرگذاري را بر جوامع انساني تا روز قيامت به ارمغان آورد.

 

 

 

دوشنبه 4 9 1392 14:5

علاقه مندي امام حسين(ع)

محمدمهدي رشادتي

در روز نهم محرم عمر سعد و ديگر سران نظامي تصميم گرفتند كه با يك حمله عمومي كار را يكسره كنند. حركت لشكرها و بالا رفتن گردوغبارها همه را متوجه خود ساخت. حضرت برادرش عباس(ع) را فرستاد تا علت حركت سپاه دشمن را جويا شود. امام خطاب به قمر بني‌هاشم فرمود: برادرم از طرف من نزد آنان برو و به ايشان بگو شما را چه مي شود و چه مي‌خواهيد؟ عباس(ع) رفت و بازگشت و فرمود: مي‌گويند يا با يزيد بيعت كن و يا آماده جنگ باش. ابي‌عبدالله(ع) فرمود: به سوي آنها بازگرد و تلاش كن جنگ را به فردا موكول كني تا ما امشب عبادت كنيم. خدا مي‌داند كه من نماز خواندن و تلاوت قرآن و زياد دعا كردن و استغفار نمودن را دوست دارم. -اني كنت احب الصلوه له و تلاوه كتابه و كثره الدعاء والاستغفار- (فرهنگ سخنان امام حسين(ع) ص354)
نماز در زير تيرباران دشمن
امام و يارانش سرگرم نبرد بودند كه ابوتمامه (عمروبن عبدالله صائدي) خطاب به آن حضرت گفت: وقت نماز ظهر است. گرچه من دست از شما برنمي‌دارم تا كشته شوم. اما دوست دارم دو ركعت نماز با شما بخوانم. حضرت در حق او اين گونه دعا كرد: نماز را خاطرنشان كردي. خدا تو را از نمازگزاران و ذاكرين قرار دهد. آري هم‌اكنون اول وقت نمازظهر است. آنگاه به اصحابش فرمود: به كوفيان بگوييد دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانيم. كوفيان مخالفت كردند. امام خود اذان گفتند. وقتي اذان تمام شد خطاب به عمرسعد فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا احكام اسلام را از ياد برده‌اي؟ آيا جنگ را متوقف نمي‌كني تا ما و شما نماز بجا آوريم و پس از آن پيكار را ادامه دهيم؟ عمرسعد پاسخي نداد. حضرت فرمود: شيطان بر او چيره شده است. آنگاه به زهيربن قين و سعيدبن عبدالله فرمود: شما دو نفر جلو بايستيد تا نماز ظهر را بخوانم. (همان ص 353)
اهميت و جايگاه نماز
نماز مهم ترين نشانه دينداري مؤمن است كه از ابتداي بلوغ تا پايان عمر همواره در شب و روز بايد آن را انجام داد. اما ساير اعمال عبادي در شرايطي خاص گاهي لازم مي‌شود. بعضي مثل حج ممكن است در طول عمر فقط يك بار واجب گردد. نماز نهايت اظهار بندگي و خضوع در پيشگاه ربوبي است، در روايات آمده كه نماز به منزله ستون دين است كه اگر قبول شود بقيه اعمال نيز قبول مي‌شود و اگر پذيرفته نشود، بقيه اعمال هم مردود خواهد شد. (اسرار الصلوه ص276) در حديث نبوي آمده كه هرگاه بنده‌اي به نماز مي‌ايستد و حواس ظاهري و باطني او با خدا و متوجه او باشد، پس از نماز همچون روزي خواهد بود كه از مادر متولد شده است. (همان‌ص193)
از جمله شرايط مهم نماز، خواندن نمازهاي پنجگانه در اول وقت است. آيه‌الله بهجت از قول استادشان مرحوم سيدعلي قاضي نقل مي‌كنند: هر كس نمازهاي واجب يوميه را اول وقت بخواند، به همه مقامات معنوي خواهد رسيد. اگر نرسيد مرا لعنت كند. (زمزم عرفان ص79)
آيه‌الله بهجت نماز را اينگونه تصوير مي‌كنند: نماز به منزله كعبه و تكبيره‌الاحرام پشت سر انداختن هر چيز غير خدا و داخل شدن در حرم الهي است. قيام به منزله صحبت دو دوست با يكديگر، ركوع خم شدن عبد در مقابل آقاست، سجده نهايت خضوع و خاك شدن در مقابل اوست. وقتي عبد در آخر نماز از پيشگاه مقدس الهي باز مي‌گردد، اولين چيزي كه سوغات مي‌آورد سلامي از ناحيه اوست. (همان ص84)
مرحوم شيخ حسنعلي اصفهاني (نخودكي) فرمود: اگر آدمي يك اربعين به رياضت بپردازد اما يك نماز صبح از او قضا شود، نتيجه آن اربعين هباء منثورا خواهد گرديد. من در تمام عمر خود تنها يك روز نماز صبحم قضا شد. پسر بچه‌اي داشتم شب آن روز از دست رفت. سحرگاه مرا گفتند كه اين رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده‌اي. (نشان از بي‌نشان‌ها ج1 ص31)

بر گرفته از روزنامه كيهان

دوشنبه 4 9 1392 14:4

آثار بخل و جُود


قال الحسين(ع): ايها الناس من جاد ساد، و من بخل رذل.
امام حسين(ع) فرمود: اي مردم! هر كس كه بخشش كرد، سروري يافت و هر كس كه بخل ورزيد فرومايه شد.

ــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع :كيهان - فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)ُُُُُُ، ص814

 

دوشنبه 4 9 1392 14:2

مبارزت حضرت ابى عبد اللّه الحسين ع و شهادت آن مظلوم

از بعضى ارباب مَقاتل نقل است كه چون حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام نظر كرد هفتاد و دو تن از ياران و اهل بيت خود را شهيد و كشته بر روى زمين ديد عازم جهاد گرديد، پس به جهت وداع زنها رو به خيمه كرد و پرد گيان سرادق عصمت را طلبيد و ندا كرد: اى سكينه ، اى فاطمه ، اى زينب ، اى امّ كلثوم ! عَلَيْكُنَّ مِنّى السَّلامُ:
شعر :

سرگشته بانوان سراپرده عفاف
زد حلقه گرد او همه چون هاله گرد ماه
آن سر زنان به ناله كه شد حال ما زبون
و ين موكنان به گريه كه شد روز ما تباه
فَقُمْنَ وَاَرْسَلْنَ الّدُمُوُعَ تَلَهُّفاً
وَاَسْكَنَّ مِنْهُ الذَّيْلَ منْتَحِباتٍ
اِلى اَيْنَ يَاْبنَ اْلمُصطَفى كوْكَبَ الدُّجى
وَ يا كَهْفَ اَهْلِ اْلبَيْتِ فى الاَْزَماتِ
فَيا لَيْتَنا مِتْنا وَلَمْ نَرَمانَرى
وَ يا لَيْتَنالَمْ نَمْتَحِنْ بِحَياتٍ
فَمَنْ لِلْيَتامى اِذْتَهَدَّمَ رُكْنُهُمْ
وَ مَنْ لِلْعُذارى عِنْدَ فَقْدِ وُلاةٍ

چهارشنبه 29 8 1392 10:44

پس همين كه شب عاشورا نزديك شد حضرت امام حسين عليه السّلام اصحاب خود راجمع كرد، حضرت امام زين العابدين عليه السّلام فرموده كه من در آن وقت مريض بودم با آن حال نزديك شدم و گوش ‍ فرا داشتم تا پدرم چه مى فرمايد، شنيدم كه با اصحاب خود گفت :

X