ﭘﺮﭼﻢ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪی (ﻋﺠﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟی ﻓﺮﺟﻪ ﺍﻟﺸﺮیﻒ)
ﺩﺭ ﺭﻭﺍیﺎﺕ ﺁﻣﺪﻩ ﭘﺮﭼﻢ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪی (ﻋﺠﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟی ﻓﺮﺟﻪ ﺍﻟﺸﺮیﻒ) ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻇﻬﻮﺭ، ﻫﻤﺎﻥ ﭘﺮﭼﻢ ﭘیﺎﻣﺒﺮ ﺍکﺮﻡ (ﺻﻠی ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠیﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﺍﺳﺖ.
ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﻓﺮﻣﻮﺩ:
«ﻣَﻌَﻪُ ﺭَﺍیَﺔُ ﺭَﺳُﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ (ﺻﻠی ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠیﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ؛
ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﭘیﺎﻣﺒﺮ ﺍکﺮﻡ ﺍﺳﺖ. » ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺷﺨﺼی کﻪ ﭘﺮﺳیﺪ:
«ﺁیﺎ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ یﺎ ﺍیﻦ کﻪ ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣیﺷﻮﺩ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩ:
«ﺑﻠکﻪ ﺟﺒﺮﺋیﻞ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ. »
حدیث_روز
کارهایی که خانهای در بهشت برایت میسازد
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: چهار خصلت است که هر کس دارا باشد خداوند برای او خانهای در بهشت بنا نماید: هر کسی که یتیمی را پناه دهد و کفالت او کند؛ و ضعیفی را مهربانی کند؛ و به پدر و مادر مهربان باشد و با زیر دست خویش با مهر و نرمی رفتار نماید.
«خصال صدوق، جلد 1 ، صفحه 211»
گفتم خدا
آمد ندا
گفتا بگو ای بنده ام
گفتم خدا شرمنده ام
بس که گنه من کرده ام
گشته سیه پرونده ام
آمد ندا ای بنده ام
بخشنده ام،بخشنده ام
تیر عشق تو ندارد هدفی جز دل من
که سرشتند چو با مهر تو آب و گل من
از غم عشق تو سوزم همه دم مهدی جان
باشد از عمر گران مایه همین حاصل من
از سه کس ، سه چیز را توقع نداشته باش :
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:💎
از کسى که با او بدرفتارى کرده اى ، توقع صفا و پاکدلى نداشته باش،
و از کسى که به او خیانت کردهاى توقع وفا نداشته باش،
و از کسى که به او بدگمان شدهاى ، توقع خیرخواهى نداشته باش.
نزهة الناظر و تنبیه الخاطر: 142
امام حسن عسکرى علیه السلام به شیعیان خود :
شما را سفارش مى کنم به تقواى الهى و پارسایى در دینتان و کار و کوشش براى خدا و راستگویى و اداى امانت به کسى که امانتى به شما سپرده است ، نیکوکار باشد یا تبهکار ، و سجده طولانى و نیکو همسایه دارى ؛ زیرا محمّد صلی الله علیه و آله براى این امور آمده است. در میان عشیره هایشان ، نماز بخوانید ، در تشییع جنازه هایشان ، شرکت ورزید ، از بیمارانشان ، عیادت کنید ، حقوق آنان ، را بگزارید؛ زیرا هرگاه فردى از شما در دینش ، پارسا و در گفتارش ، راستگو باشد و امانت را ادا کند و با مردم خوشخویى کند ، گفته شود : این شیعه است و این ، مرا شاد مى سازد. از خدا پروا کنید و مایه آراستگى ما باشید ، نه باعث ننگ و زشتى ، هرگونه دوستى را براى ما جلب کنید و هرگونه زشتى را از ما دور سازید ؛ زیرا هر خوبى که در حقّ ما گفته شود ، ما اهل آن هستیم و هر بدى که درباره ما گفته آید ، نه چنانیم . ما را در کتاب خدا ، حقّى است و با رسول خدا ، خویشاوندیم و خداوند ، ما را پاک شمرده است و جز ما ، هر کس چنین ادعایى کند ، دروغ گوست. خدا و مرگ را ، فراوان یاد کنید و بسیار قرآن بخوانید و فراوان بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات فرستید ؛ زیرا صلوات بر رسول خدا صلی الله علیه و آله ده ثواب دارد. آن چه را به شما سفارش کردم پاس دارید ، شما را به خدا مى سپارم و بدرودتان مى گویم .🍃
تحف العقول : 487 .
تذکر مرحوم قاضی درباره افکار شاگردش
عالمی بود در طهران، بسیار بزرگوار و متقی و حقا مرد خوبی بود؛ مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی – رحمه الله علیه- ایشان از شاگردان سلسله اول مرحوم قاضی در قسمت اخلاق و عرفان بودهاند. از قول ایشان نقل شد که: من مدتها میدیدم که مرحوم قاضی دو سه ساعت در وادی السلام مینشینند. با خود گفتم: انسان باید زیارت کند و برگردد و به قرائت فاتحهای روح مردگان را شاد کند؛ کارهای لازم تر هم هست که باید به آنها پرداخت. این اشکال در دل من بود اما به احدی ابراز نکردم، حتی به صمیمیترین رفیق خود از شاگردان استاد.
مدتها گذشت و من هر روزی برای استفاده از محضر استاد به خدمتش میرفتم، تا آنکه از نجف اشرف عازم بر مراجعت به ایران شدم و لیکن در مصلحت بودن این سفر تردید داشتم؛ این نیت هم در ذهن من بود و کسی از آن مطلع نبود. شبی بود می خواستم بخوابم، در آن اطاقی که بودم در طاقچه پایین پای من کتاب بود، کتابهای علمی و دینی؛ در وقت خواب طبعا پای من به سوی کتابها کشیده میشد. با خود گفتم برخیزم و جای خواب خود را تغییر دهم، یا نه لازم نیست؛ چون کتابها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، این هتک احترام به کتاب نیست. در این تردید و گفتگوی با خود بالاخره بنابر آن گذشتم که هتک نیست و خوابیدم. صبح که به محضر استاد مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم، فرمود: علیکم السلام صلاح نیست شما به ایران بروید و پا دراز کردن به سوی کتابها هم هتک احترام است. بی اختیار هول زده گفتم: آقا! شما از کجا فهمیدهاید، از کجا فهمیدهاید؟! فرمود: از وادی السلام فهمیدهام!»
کتاب اسوه عارفان – ص 53
27 دیماه سالروز شهادت مجاهد خستگی ناپذیر «سید مجتبی نواب صفوی» 🌷
شهید سید مجتبی نواب صفوی در سال 1303ش در خانیآباد تهران به دنیا آمد و پس از اتمام دروس ابتدایی، به آبادان سفر کرد. سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آنجا از محضر مدرسین حوزه علمیه نجف اشرف بهره مند گردید. وی پس از چهار سال اقامت در نجف به دستور آیت اللَّه سید ابوالحسن اصفهانی جهت مبارزه با کجرویهای کسروی به ایران آمد و با تشکیل «جمعیت فداییان اسلام» به مبارزه با بدخواهان و بداندیشان پرداخت. ترور وابستگان استعماری مانند احمد کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزم آرا و حسین علاء از جمله فعالیتهای سیاسی این جمعیت میباشد.
شهید نواب صفوی همچنین با حکومت دکتر مصدق به خاطر عدم عمل به احکام اسلامی به مخالفت برخاست و به همین جهت در ایام نخست وزیری مصدق، دستگیر و به زندان افتاد و تا سقوط حکومت مصدق در زندان بود. سرانجام این مجاهد خستگیناپذیر به همراه سه تن از همرزمانش به نامهای خلیل طهماسبی، مظفر علی ذوالقدر و سید محمد واحدی در بیدادگاه رژیم پهلوی محکوم و در صبحگاه 27 دی 1334 شمسی تیرباران شده و به خیل شهدا پیوستند. بدین ترتیب پرونده ده سال فعالیت سیاسی و اجتماعی جمعیت فداییان اسلام بسته شد...
ایمیل اشتباهی
روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر و بالاخره به اینترنت مجهز است.
تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند.
نامه را مینویسد اما در تایپ آدرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد.
در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی، زنی که تازه از مراسم خاکسپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا آشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند.
اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد.پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را نقش بر زمین می بیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد که در ایمیل نوشته بود :
گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم
میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی.
راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میاد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته. من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم.
همه چیز برای ورود تو رو به راهه. فردا می بینمت.
امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه ...وای چه قدر اینجا گرمه
ﻣﻨﺘـــــــﻈَﺮ کیﺴﺖ؟
کﻠﻤﻪ ﻣﻨﺘﻈَﺮ ﺑﻪ ﻓﺘﺢ ﻇﺎﺀ، ﺍﺳﻢ ﻣﻔﻌﻮﻝ ﺍﺯ ﺑﺎﺏ «ﺍﻓﺘﻌﺎﻝ» ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ کﺸیﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ کﻪ ﺩیﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﻰ ﺑﺮﻧﺪ.
ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩیﮕﺮ، کﺴﻰ کﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺷﺨﺺ ﻣﻨﺘﻈِﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﻭﺭﻭﺩﺵ کﺸیﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻣﻨﺘﻈَﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ.
ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺁﻥ کﺴﻰ کﻪ ﺑﺎیﺪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺑﻮﺩ، ﭼﻨیﻦ ﻣﻌﺮّﻓﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ:
ﻋﺒﺪﺍﻟﻌﻈیﻢ ﺣﺴﻨﻰ ﺭﻭﺍیﺖ ﻣﻰ کﻨﺪ کﻪ ﺑﺮ ﻣﻮﻟﺎﻯ ﺧﻮﺩ، ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺤﻤّﺪ ﺗﻘﻰ ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﻗﺎﺋﻢ ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺳﺆﺍﻝ کﻨﻢ کﻪ ﺁیﺎ ﺍﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻬﺪﻯ ﺍﺳﺖ یﺎ کﺴﻰ ﻏیﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺖ؟
کﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﻗﺎﺋﻢ ﻣﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻬﺪﻯ ﺍﺳﺖ، کﺴﻰ کﻪ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻏیﺒﺘﺶ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑکﺸﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻇﻬﻮﺭﺵ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻃﺎﻋﺖ کﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺳﻮّﻣیﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ کﺴﻰ کﻪ ﻣﺤﻤّﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺒﻮّﺕ ﻣﺒﻌﻮﺙ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﮔﺮﺩﺍﻧیﺪ، ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺩﻧیﺎ ﺟﺰ یک ﺭﻭﺯ ﺑﺎﻗﻰ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﻯ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻗیﺎﻡ کﻨﺪ ﻭ ﺯﻣیﻦ ﺭﺍ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ کﻪ ﺁکﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻇﻠﻢ ﻭ ﺟﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﺮ ﺍﺯ ﻋﺪﻝ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻧﻤﺎیﺪ. » (1)
ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺣﺪیﺚ یﺎﺩ ﺷﺪﻩ، ﺩﺭ ﻋﺼﺮ کﻨﻮﻧﻰ ﻭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﺮ ﺗکﻠیﻒ ﻏیﺒﺖ، ﺁﻥ کﻪ ﺑﺎیﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﻭ کﺸیﺪﻩ ﺷﻮﺩ، ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﻯ ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ.
ﺣﺎﻝ ﺍیﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ کﻪ ﭼﺮﺍ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﻯ ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ «ﻣﻨﺘﻈَﺮ» ﮔﻮیﻨﺪ؟! ﺻﻘﺮﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﺩﻟﻒ ﮔﻮیﺪ:
ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻮﺍﺩﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﭘﺮﺳیﺪﻡ کﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﺴﻦ [ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴکﺮﻯ ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ]ﭼﻪ کﺴﻰ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﺳﺖ؟ ﺍیﺸﺎﻥ ﭼﻨیﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
«ﻫﻤﺎﻧﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﺴﻦ، ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﻗﺎﺋﻢ، ﺑﻪ ﺣﻖّ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺳﺖ. »
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪ! ﭼﺮﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﻰ ﮔﻮیﻨﺪ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
«ﺯیﺮﺍ ﺍﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧکﻪ یﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﺑیﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﺍکﺜﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪیﻦ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺘﺶ ﻣﺮﺗﺪ ﺷﻮﻧﺪ ﻗیﺎﻡ کﻨﺪ».
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﺮﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻨﺘﻈَﺮ ﮔﻮیﻨﺪ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: «ﺯیﺮﺍ ﺍیّﺎﻡ ﻏیﺒﺘﺶ ﺯیﺎﺩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﺪّﺗﺶ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﮔﺮﺩﺩ، ﻣﺨﻠﺼﺎﻥ، ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻗیﺎﻣﺶ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺷکّﺎکﺎﻥ، ﺍﻧکﺎﺭﺵ کﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﻨکﺮﺍﻥ، یﺎﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍﺀ ﻧﻤﺎیﻨﺪ ﻭ ﺗﺴﻠیﻢ ﺷﻮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ، ﻧﺠﺎﺕ یﺎﺑﻨﺪ. » (2)
ﺁﺭﻯ، ﺭﻣﺰ ﺍیﻨکﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻬﺪﻯ ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﺎﻣیﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ کﻠﺎﻡ ﭘﺎک ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻋﻠیﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻰ ﺑیﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺁﻥ ﺍیﻨکﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩﻯ ﻣﺨﻠﺼﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻗیﺎﻡ ﺍﻭ ﻭ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻏیﺒﺖ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﺍﺵ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺍیﻦ ﻋﻘیﺪﻩ ﭘﺎک ﺧﻮﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺍیﺸﺎﻥ ﺑﺮﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻓﺮﺍ ﺭﺳیﺪﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻇﻬﻮﺭﺵ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧیﺰ ﺗﺴﻠیﻢ ﺷﺪﮔﺎﻥ ﺍﻣﺮ ﺍﻭیﻨﺪ.
--------------------------------
-انتظار از دیدگاه روایات اهل بیت علیهم السلام
1) کﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪیﻦ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻟﻨﻌﻤﻪ، ﺝ 2، ﺏ 36، ﺹ 7، ﺡ 1.
2) ﻫﻤﺎﻥ، ﺑﺎﺏ 38، ﺹ 72، ﺡ 3.
-انتظار از دیدگاه روایات اهل بیت علیهم السلام
قرآن و ظهور موعود جهانی:
❓آیه «وراثت» چگونه بر ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دلالت دارد؟
خداوند متعال میفرماید: «وَلَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ یَرِثها عِبادِی الصّالِحُونَ» (سوره انبیاء، آیه ۱۰۵)
«ما در زبور بعد از ذکر نوشتیم که بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد.»
مقصود از «زبور» در آیه، زبور داوود و مراد از «ذکر» تورات است. در زبور میخوانیم: «زیرا که شریران منقطع میشوند ولی متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد، و حال اندک است که شریر نیست میشود، هر چند مکانش را استفسار نمایی ناپدید خواهد شد، امّا متواضعان وارث زمین شده و از کثرت سلامتی متلذّذ خواهند شد.»
و در آیه ۲۹ از مزمور داوود آمده است: «صالحان، وارث زمین خواهند شد و در آن تا ابد سکونت خواهند داشت.»
مقصود از کلمه «الارض» در آیه فوق، مطلق زمین دنیا و آخرت «بهشت» است؛ زیرا تخصیص آن به زمین دنیا بدون وجه است.
و مقصود از «عبادی الصالحون» معنای عامی است که شامل هر زمان و مکان و هر قومی خواهد شد، و مصداق اکمل واتم آن -مطابق روایات- زمانی است که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کرده و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. در آن زمان است که تمام کره زمین در اختیار بندگان صالح خداوند قرار خواهد گرفت.
ابن کثیر میگوید: «خداوند در آیه شریفه بشارت میدهد بر بندگان صالح خود که در دنیا و آخرت آنان را سعادتمند کرده و آنان را وارث زمین و بهشت گرداند.»
آلوسی میگوید: «اگر بگوییم که این آیه مربوط به عصر مهدی و نزول عیسی است، به اقوال دیگر احتیاجی نیست.»
ولذا در ذیل آیه روایاتی نقل شده که دلالت بر انطباق آیه بر عصر ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد.
ثوبان از رسول خدا (صل الله علیه و آله) نقل کرده که فرمود: «خداوند برای من زمین را جمع نمود. پس من مشرقها و مغربهای آن را مشاهده کردم و امت من زود است که به آن خواهند رسید.»
امام باقر (علیه السلام) فرمود: مقصود از «عبادی الصالحون» اصحاب مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آخرالزمان است.
- مزمور، ۱۱-۹/۳۷
- المیزان، ج ۱۴، ص ۴۹۳
- تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۵۲۴
- روح المعانی، ج ۱۷، ص ۹۵
- مجمع البیان، ج ۷، ص ۶۶
- کتاب موعودشناسی و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی
#مبلغ_مهدوی_باشیم
قرآن و ظهور موعود جهانی:
آیه «استضعاف» چگونه بر ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دلالت دارد؟
خداوند متعال میفرماید: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الوارِثِینَ» (سوره قصص، آیه ۵)
«اراده ما بر این قرار گرفته که بر مستضعفین زمین منّت بگذاریم و آنها را پیشوایان و وارثین [روی زمین قرار] دهیم.»
مطابق سیاق آیه فوق، مفسران اهل سنّت و شیعه، شأن نزول آیه را مربوط به قوم بنیاسرائیل میدانند، آنان بودند که روی زمین به استضعاف کشیده شده و خداوند آنها را بر فرعونیان پیروز گرداند، ولی ظاهر آیه دلالت بر قانون کلّی و اراده و مشیّت همیشگی خداوند نسبت به مستضعفین تا روز قیامت دارد. خداوند اراده کرده که به حسب شرایط خاص، مستضعفین را بر مستکبرین عالم پیروز گرداند، که نمونهای از آن، تحقق مشیت الهی نسبت به پیروزی بنیاسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود. نمونه کاملتر آن حکومت پیامبر اسلام بعد از ظهور اسلام است. و مطابق روایات اسلامی مصداق کاملتر از همه حکومتها، حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر ظهور است، که خداوند حکومت او را که همان حکومت مستضعفین است در سرتاسر گیتی گسترش خواهد داد و کره زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. این معنا را میتوان از قرائنی به دست آورد:
۱ - اراده خداوند در آیه به صیغه مضارع «نرید» آمده که دلالت بر استمرار دارد.
۲ - اراده حتمی الهی بر عنوان «مستضعفین» وارد شده، و مستضعفین بنی اسرائیل خصوصیت ندارند.
۳ - روایاتی که از طرق شیعه و سنی در ذیل آیه وارد شده دلالت بر عمومیّت این سنت الهی دارد:
امام صادق (ع) فرمود: «همانا آیه مخصوص به صاحب امری است که در آخرالزمان ظهور کرده و جبّاران و فرعونیان را نابود خواهد کرد، او شرق و غرب زمین را مالک میشود پس زمین را پر از عدل میکند همانگونه که پر از ظلم شده باشد.»
حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «دنیا بعد از آنکه در برابر ما همچون شتر بد خلق چموشی و سرکشی کرد به سوی ما روی میآورد و در برابر ما رام میشود. آنگاه این آیه را تلاوت نمود: وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ ...
- مجمع البیان، ج ۸-۷، ص ۳۷۵؛
- درّ المنثور، ج ۶، ص ۳۹۲
- تفسیر برهان، ج ۶، ص ۵۸
- شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۴۳۸، ح ۵۹
- ینابیع المودة، ص ۴۳۷
- کتاب موعودشناسی و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی
حکایت
آیتالله_بهجت :
ماجرای دعا نویسی علامه امینی
مرحوم علامه امینى مىگوید: وارد جلسهاى در شهر بغداد شدم که دانشمندان بزرگ اهل سنت شرکت داشتند. وقتى وارد شدم هیچ کس به من اعتنا نکرد و من نزدیک در و کنار کفشکن نشستم. پسرى وارد شد تا به من رسید گفت: «هذا هو» این همان است. نگران شدم نکند توطئهاى باشد. پرسیدم قصه چیست؟
گفتند: نگران نباشید!. مادر این بچه مبتلا به بیمارى حمله و غش بوده، عالمى برایش دعا نوشته و خوب شده است؛ حالا دعا گم شده و مادر دوباره به حال بیمارى برگشته است، پسربچه تا شما را دید فکر کرد شما همان عالم دعانویس هستید؛ چون عمّامه شما شکل عمّامه اوست.
حالا ممکن است شما دعایى بنویسید. علامه مىفرماید: من در تفسیر و تاریخ و ... وارد بودم، امّا در عمرم دعا ننوشته بودم. کاغذ خواستم و آیهاى از قرآن را در آن نوشتم، همین که دعا را بردند، عبایم را جلوى چشمانم انداختم و از همان مجلس بغداد، به نجف سلامى دادم: «السلام علیک یا اباالحسن یا امیرالمؤمنین» و بعد گفتم: آقا! یک حواله دادم آبروى ما را حفظ کن. لحظاتى بعد پسربچه به وسط سالن پرید و گفت: مادرم خوب شد! مادرم خوب شد! قصه که به اینجا رسید مرا با سلام و احترام در بالاى مجلس نشاندند.
حضرت امیرالمومنین على علیه السلام :
شالوده هاى اسلام هفت تاست:🔸
اولین آنها خِرد است و صبر بر آن بنا شده است ؛
دوم : آبرودارى و راستگویى ؛
سوم : تلاوت قرآن ، به گونه صحیح ؛
چهارم : دوستى و دشمنى براى خدا ؛
پنجم : حق آل محمّد صلى الله علیه و آله ، و شناخت ولایت آنها ؛
ششم : حق برادران و حمایت از آنها ؛
هفتم : حُسن همسایگى با مردم .
تحف العقول : 196
قرآن و ظهور موعود جهانی:
آیه «وعد» چگونه بر ظهور موعود جهانی دلالت دارد؟
خداوند متعال میفرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفَهُمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لایُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الفاسِقُونَ» (سوره نور، آیه ۵۵)
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همانگونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا میپرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.
آیه فوق مربوط به زمان ظهور حضرت مهدی (عجل
الله تعالی فرجه الشریف) و عصر حکومت جهانی توحیدی است و شواهد و قرائن آن عبارت است
از:
به چه دلیل این زمان، آخرالزمان است؟
در روایات اسلامی برای دوره آخرالزمان علایم و نشانههایی ذکر شده که با تحقق این علایم و نشانهها، پی میبریم که هم اکنون در دوره آخرالزمان قرار داریم. اینک به برخی از این علایم و نشانهها اشاره میکنیم:
۱ - گسترش ترس و ناامنی
امام باقر (ع) میفرماید: «لایقوم القائم الاّ علی خوف شدید...»؛ «حضرت قائم (عج) قیام نمیکند مگر در دورانی پر از بیم و هراس.» (الغیبة نعمانی، ص ۲۳۵)
و نیز فرمود: «مهدی (عج) هنگامی قیام میکند که زمام کارهای جامعه در دست ستمکاران باشد.» (ملاحم ابن طاووس، ص ۷۷)
۲ - تهی شدن مساجد از هدایت
پیامبر (ص) درباره وضعیّت مساجد در آخرالزمان میفرماید: «مساجدهم عامرة و هی خراب من الهوی»؛ «مسجدهای آن زمان آباد و زیباست، ولی از هدایت و ارشاد در آن خبری نیست.» (بحارالأنوار، ج ۲، ص ۱۹۰)
۳ - سردی عواطف انسانی
رسول گرامی اسلام (ص) در اینباره میفرماید: «فلاالکبیر یرحم الصغیر ولاالقوی یرحم الضعیف، و حینئذ یأذن اللَّه له بالخروج»؛ «در آن روزگار، بزرگترها به زیردستان و کوچکترها ترحّم نمیکنند و قوی بر ضعیف ترحّم نمینماید. در آن هنگام خداوند به او [مهدی (عج)] اذن قیام و ظهور میدهد.» (بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۰)
سوال یک دختربچه ۹ساله شیعه ازمدیر خود که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی بجز سکوت برایش نیافتند: ما درکلاس ۲۴نفر هستیم، معلم ما وقتی میخواد از کلاس بیرون بره به من میگه : خانم محمدی ، شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه . . . وبه بچه ها میگه: بچه ها ، گوش به حرف مبصر کنید ، تا برگردم . شما میگید پیامبر(ص) از دنیا رفت وکسی را به جانشینی خودش انتخاب نکرد ، آیا پیامبر(ص) ، به اندازه معلم ما ، بلد نبود یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه . . . اسلامی به هم نریزد ؟! جواب مدیر اهل سنت به دانش آموز شیعه: برو فردا با ولی ات بیا کارش دارم ، دانش آموز رفت وفرداش با دوستش اومد. مدیرگفت: پس چرا ولیتو نیاووردی ، مگه نگفتم ولیتو بیار ؟ دانش آموز گفت: این ولیه منه دیگه . مدیر عصبانی شدوگفت: منظور من از ولی سرپرسته ، پدرته ، رفتی دوستتو آوردی؟ دانش آموز گفت: نشد دیگه اینجا میگی ولی یعنی سرپرست ، پس چطور وقتی پیامبر میگه این علی ولی شماست میگید معنی ولی میشه دوست . بنازم به این بچه شیعه .