شهادت حضرت مجتبى عليه السّلام
شيخ مفيد رضى اللّه عنه نقل كرده كه چون مابين امام حسن عليه السّلام و معاويه مصالحه شد، آن حضرت به مدينه رفت و پيوسته كظم غيظ فرموده و ملازمت منزل خويش داشت و منتظر امر پروردگار خود بود تا آنكه ده سال از مدّت امارت معاويه بگذشت و معاويه عازم شد كه بيعت بگيرد از براى فرزند خود يزيد و چون اين خلاف شرايط معاهده و مصالحه بود كه با امام حسن عليه السّلام كرده بود، لاجرم بدين سبب و هم به ملاحظه حشمت و جلال امام حسن عليه السّلام و اقبال مردم به آن جناب از آن حضرت بيم داشت پس يك دل و يك جهت تصميم عزم قتل آن حضرت نمود و زهرى از پادشاه روم طلبيد با صد هزار درهم براى جعده دختر اشعث بن قيس فرستاد و ضامن شد اگر جعده آن حضرت را مسموم نموده و به زهر شهيد كند او را در حباله يزيد درآورد، لاجرم جعده به طمع مال و آن وعده كاذبه ، امام حسن عليه السّلام را به شربتى مسموم ساخت و آن حضرت چهل روز به حالت مرض مى زيست و پيوسته زهر در وجود مباركش اثر مى كرد تا در ماه صفر سال پنجاهم هجرى از دنيا رحلت فرمود و سنّ شريفش به چهل و هشت سال رسيده بود و مدّت خلافتش ده سال طول كشيد و برادرش امام حسين عليه السّلام متولّى تجهيز و تغسيل و تكفين او گشت و در نزد جدّه اش فاطمه بنت اسد عليهاالسّلام در بقيع مدفون شد.
حماسه عظيم 9 دي ، تجلي بصيرت ، همت و ولايت مداري امت حزب الله
برخاسته ى از بصيرت است، از دشمنشناسى است، از وقتشناسى است، از حضور در عرصه ى مجاهدانه است
اين حركت مردم اهميت مضاعفى داشت؛ كار بزرگى بود. هرچه انسان در اطراف اين قضايا فكر ميكند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولايت را، روح حسين بن على (عليه السّلام) را مىبيند. اين كارها كارهائى نيست كه با ارادهى امثال ما انجام بگيرد؛ اين كار خداست، اين دست قدرت الهى است؛ همان طور كه امام در يك موقعيت حساسى - كه من بارها اين را نقل كردهام - به بنده فرمودند: «من در تمام اين مدت، دست قدرت الهى را در پشت اين قضايا ديدم». درست ديد آن مرد نافذِ بابصيرت، آن مرد خدا.
بسم الله الرّحمن الرّحيم
يكي از شعائر مختصّ شيعه كه در هيچ مكتب و ملّتي نظير و مشابهي براي او نميتوان يافت مسأله اربعين حضرت أباعبدالله الحسين عليه السّلام است؛ و اين از اختصاصات فرهنگ تشيّع است. زيارت مخصوصه آن حضرت در روز اربعين شعار مخصوص شيعه است، و براي هيچ فردي از ساير معصومين عليهم السّلام حتّي براي رسول اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم اين مسأله وجود ندارد. زيارت حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام در روز اربعين و اقامه مجلس عزا براي آن حضرت فقط و فقط اختصاص به ايشان دارد!
امام حسن عسكري عليهالسّلام زيارت اربعين را علامت ايمان و شعار شيعه ميداند
در كتاب «إقبال»، سيّد بن طاووس با إسنادش به أبيجعفر طوسي، و او با إسنادش به امام حسن عسكري عليه السّلام روايت ميكند كه آن حضرت فرمودند:
عَلاماتُ المؤمنِ خَمسٌ: صَلَواتُ إحدي و خَمسينَ، و زيارةُ الأربعينَ، و التَّخَتُّم بِاليَمينِ، و تَعفيرُ الجَبينِِ، و الجَهْرُ بِبسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ.
«نشانههاي مؤمن پنج چيز است: اوّل: نماز پنجاه و يك ركعت (واجب و نافله در طول شبانه روز). دوّم: زيارة اربعين حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام. سوّم: انگشتر در دست راست نمودن. چهارم: پيشاني بر خاك گذاردن. پنجم: بلند گفتن بسم الله الرّحمن الرّحيم در نمازهاي جهريّه (صبح، مغرب و عشاء).»
زيارت حضرت سيّد الشّهداء در روز اربعين از مختصّات شيعه ميباشد، و امام حسن عسكري عليه السّلام آنرا بعنوان شعار و علامت شيعه بيان فرمودهاند. چنانچه سر بر خاك گذاردن، و بسم الله را بلند گفتن، و نوافل را طبق دستور أئمّه معصومين عليهم السّلام بجاي آوردن، و انگشتر در دست راست نمودن نيز از اختصاصات شيعه است.
منبع : إقبال الأعمال، ج 3، ص 100؛ عوالي اللئالي، ج
4، ص 37، در پاورقي از «مصباح المتهجّد» جزء ثالث، ص 730 (في فضيلة زيارة
الأربعين)؛ و نظير اين روايت از امام صادق عليه السّلام نيز نقل شده است.
سم الله الرحمن الرحيم
نهضت حسيني از زواياي گوناگون قابل بررسي است، بررسي شرايط سياسي اجتماعي آن روز و موشكافي جريانات بستر ساز قيام، نقش آفريني بينظير سالار شهيدان حضرت امام حسين عليهالسلام، وفاداري ياران، نقش اهلبيت پس از شهادت، تأثيرگذاري امام زين العابدين عليهالسلام و زينب كبري عليهاالسلام در تداوم نهضت، الگو گشتن آن در راستاي حركت تاريخ و دهها موضوع ديگر ذهن كاوشگران و انديشهي پژوهشگران را به خود مشغول ساخته،
يكي از مسائل مهم تاريخ نهضت حسيني است و چون برخي مشكلات تاريخي به همراه دارد، هر سال به هنگامهي ماه صفر و تجديد خاطره و ياد حضرت سيدالشهدا عليهالسلام در روز اربعين، بر سر زبانها ميافتد و عدهاي به چگونگي آن و برخي به نفي و اثبات آن ميپردازند و عدهاي ساكت و بينظر از كنار آن ميگذرند. از آن جايي كه اين رويداد بسيار پراهميت است وبزرگان بسياري دربارهي آن قلم زدهاند،
زيارت مرقد پاك قبر امام حسين عليهالسلام داراي جايگاهي بلند و بسيار رفيع و از خصوصيات منحصر به فردي برخوردار است
كسي كه به زيارت قبر اباعبدالله در كنار فرات رود، همانند كسي است كه به زيارت خدا بر عرش او رفته است. [مناقب ، ج4 ، ص 128] .
- از امام صادق عليهالسلام نقل شده است كه فرمود:
من أتي قبر الحسين عليهالسلام عارفا بحقه كتبه الله في أعلي عليين؛
كسي كه به زيارت قبر حسين رود، در حالي كه عارف به حق او
باشد، خداوند او را در بالاترين و والاترين جايگاهها قرار خواهد داد. [كامل الزيارات،ص148] .
- امام صادق عليهالسلام فرمود:
زيارة الحسين بن علي عليهالسلام واجبة علي كل من يقر للحسين بالإمامة من الله عزوجل؛
زيارت حسين بن علي عليهالسلام بر هر كسي كه اقرار به امامت او از جانب خداوند متعال دارد، واجب است. [الارشاد، ج2،ص133] .
استحباب زيارت در هر حال
نخستين زيارت
شيخ ابوجعفر محمد بن ابيالقاسم محمد بن علي طبري به سندش از عطيهي عوفي نقل ميكند:
همراه جابر بن عبدالله انصاري به قصد زيارت قبر حسين بن علي بن ابيطالب عليهالسلام بيرون آمديم. هنگامي كه به كربلا وارد شديم، جابر خود را به كنار فرات رساند و غسل كرد. لنگ به كمر بسته و حوله را بر دوش انداخت و خود را خوشبو ساخت. هر گامي كه برميداشت ذكر خدا ميگفت، تا آنگاه كه نزديك
قبر رسيد. به من گفت: دستانم را بر قبر او بگذار. چنان كردم. خود را بر قبر مطهر انداخت و بيهوش افتاد. قدري آب بر او پاشيدم. وقتي كه به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين!»، سپس گفت: حبيب لا يجيب احبيبه؛آيا دوست پاسخ دوستش را نميدهد؟ آنگاه گفت: چگونه پاسخ دهي و حال آنكه رگهاي گردنت بر پشت و شانهات آويخته و بين بدن و سرت جدايي افتاده است، و پس از آن، آن حضرت را با كلماتي كه نشان از كمال ايمان وي دارد، اين گونه زيارت ميكند:...
فأشهدأنك ابنخاتم النبيين، و ابنسيد المؤمنين، و ابنحليف التقوي، و سليل الهدي، و خامس أصحاب الكساء، و ابنسيد النقباء، و ابنفاطمة سيدة النساء، وما لك لا تكون هكذا، و قد غذتك كف سيد المرسلين، و ربيت في حجر المتقين، ورضعت من ثدي الايمان، و فطمت بالاسلام، فطبت حيا، و طبت ميتا، غير أن قلوبالمؤمنين غير طيبة لفراقك، و لا شاكة في الخيرة لك، فعليك سلام الله و رضوانه، و أشهد أنك مضيت علي ما مضي عليه أخوك يحيي بن زكريا؛
شهادت ميدهم كه تو فرزند خاتم پيامبران و سيد مؤمنانهستي. و تو هم پيمان پرهيزكاري و نتيجهي هدايت و پنجمين اصحاب كسايي. و تو فرزند سيد نقيبان و زادهي فاطمه سيدهي بانواني، و چگونه چنان نباشي و حال آنكه دستان سيد مرسلان غذايت داد و در دامن پرهيزكاران پرورش يافتي و از سينهي ايمان شير خوردي و با اسلام از آن جدا گشتي. پس خوب زيستي و خوب به لقاي الاهي رسيدي، گر چه دلهاي
مؤمنان از فراق تو آرامش نميگيرد، و هيچ شك و ترديديرا در انتخاب صحيح تو و آنچه كه در آن خير و صلاح توست، به خود راه نميدهد. پس بر تو سلام و رضوان خدا باد. و گواهي ميدهم كه تو بر همان راهي قرار گرفتي كه برادرت يحيي، فرزند زكريا، بر آن قدم نهاد.
آنگاه نگاهش را به اطراف قبر مطهر دوخت و خطاب به شهيدان گلدشت كربلا گفت:
سلام بر شما اي ارواحي كه در اطراف حسين رحل افكنديد...! شهادت ميدهم كه شما نماز را به پا داشتيد و زكات را پرداختيد وامر به معروف نموديد و نهي از منكر كرديد و با كافران به جنگ برخاستيد و خدا را بندگي نموديد تا آنكه به حد يقين رسيديد. قسم به آن كسي كه محمد رابه پيامبري برانگيخت! كه ما در آنچه كه انجام داديد شريك هستيم.
عطيه ميگويد: به او گفتم: اي جابر! چگونه ما با آنانشريكيم و حال آنكه كاري نكرديم. نه در دشتي فرود آمديم و نه بر كوهي بالارفتيم و نه جنگيديم و اينان بين سرها و بدنهاشان جدايي افتاد و فرزندانشانيتيم و زنانشان بيسرپرست شدند!؟ جابر گفت: اي عطيه، ازحبيب خودم رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: «هر كس كه قومي را دوست بدارد، با آنان محشور گردد و هر كس كه كار قومي را دوست بدارد در عملشان شريك گردد.» قسم به كسي كه محمد را به پيامبري برانگيخت كه نيت من و ياران من، با نيت و قصد حسين و يارانش يكي است.
برداشت از صفينه النجاه (كتابخانه امام حسين ع ) توليد مركز رايانه اي حوزه علميه اصفهان