معرفی وبلاگ
در این وبلاگ مطالب قرآنی و اهل بیت (علیهم السلام) و موضوعات مذهبی و ایام ... منتشر میشود از کلیه عزیزان درخواست می شود مارا با نظرات خویش یاری رمایند .
دسته
فیدها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 178381
تعداد نوشته ها : 245
تعداد نظرات : 4
Rss
طراح قالب
GraphistThem267

شكوه 22 بهمن

روز 22 بهمن 57 نيز روز نجات ملت ايران از چنگال طاغوتيان زمان، روز آشكار شدن نعمت بزرگ الهي; يعني، استقلال و آزادي بوداين مسلم است كه هر ملتي تا از وابستگي ها نجات پيدا نكند و از چنگال اسارت و استثمار آزاد نشود، نمي تواند نبوغ و استعداد خود را آشكار سازد و در راه «الله » كه راه مبارزه با هر گونه شرك و ظلم و بيدادگري است، گام نهد

يادآوري 22 بهمن

يادآوري يوم الله 22 بهمن

  

دسته ها : انقلاب اسلامي
پنج شنبه 24 11 1392 18:22

 درخاطرات بسياري از روحانيون مبارز پيش از انقلاب از سنگي در مدرسه فيضيه باعنوان «سنگ انقلاب» نام برده مي‌شود كه مرور اين خاطرات خالي از لطف نيست

سنگ

اينتخته‌سنگ از زمان مبارزات شهيد نواب صفوي مورد توجه قرار گرفته است. چرا كه وي براي نخستين بار براي رساندن صداي خود به حاضران در مدرسه و اغلب پس از اقامه نماز جماعت بر روي آن مي‌رفت و به سخنراني مي‌پرداخت.

آيتالله مهدوي كني در اين باره مي‌گويد: «فداييان اسلام قم در جلسات خود تصميم گرفتند تا شش نفر از طلبه‌هاي فداييان اسلام پس از غسل شهادت هر روز در مدرسه فيضيه سخنراني كنند و طلاب را نسبت به فجايع رضا شاه آگاه كنند تاهيچ طلبه‌اي در تشييع جنازه شركت نكند. هر روز ساعت پنج بعد از ظهر، يكي از سخنگويان فداييان اسلام روي سنگ فيضيه – كه بعدا به سنگ انقلاب معروف شدسخنراني مي‌كرد» (۱)


پساز رحلت آيت الله بروجردي اين سنگ تبديل به محل سخنراني بسياري از مبارزانشد. «با مرگ آيت الله بروجردي و قرار گرفتن امام خميني در رأس امور، اين مدرسه به كانوني براي تصميم‌گيري‌هاي مهم و پايگاهي براي افشاگري و روشنگريمردم در برابر رژيم شاهنشاهي تبديل شد. بنابراين مي‌توان گفت مطرح شدن مدرسهٔ فيضيه در صحنهٔ سياسي كشور به سال‌هاي پس از ۱۳۴۰ بازمي‌گردد كه اصلي‌ترين پايگاه سخنراني امام و سپس شاگردان ايشان براي تهيه، تكثير و توزيع اعلاميه، نامه‌ها و سخنراني‌هاي امام مي‌شود. همچنين در اين مدرسه سنگي قرار داشت كه سخنرانان انقلابي روي آن مي‌ايستادند و سخنراني مي‌كردنداز اين رو اين سنگ به «حجر انقلاب» معروف شد. (۲)


محمدجعفري گيلاني نيز در خاطرات خود از سنگ انقلاب مي‌گويد: «در پي دستگيري دونفر از طلاّب به خاطر يك مسئله جزئي – به دستور رئيس شهرباني -،آقايان محمد جواد حجتي كرماني و علي حجتي كرماني، سيد هادي خسروشاهي و گرامي كه تيپ‌هاي جوان آن روز حوزه بودند، درمدرسه فيضيه جمع مي‌شوند. علي حجتي، روي سنگ معروف به حجرالانقلاب مي‌ايستد و سخنراني مي‌كند.» (۳) و عليحجتي كرماني نيز درباره سخنراني‌هاي خود مي‌گويد: «يكي دو سال قبل از فوت آيت الله بروجردي، در قضيه‌اي به دو نفر از طلاّب قم اهانتي شد، به طوري كهآنها را دستبند زده و به شهرباني بردند. اين، در حوزه خيلي اثر گذاشت. ما با عده‌اي از دوستان در مدرسه فيضيه جمع شديم و روي همان سنگ معروف به «حجرالانقلاب» سخنراني كرديم و طلاّب را تهييج كردم كه بايد به منزل آقاي بروجردي برويم و تظلم كنيم كه چرا شهرباني به طلاّب اهانت كرده است». (۴)


پي‌نوشت:

۱. خاطرات آيت‌الله مهدوي كني، تدوين: غلامرضا خواجه سروي، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، ۱۳۸۵، ص ۷۲.

۲. مدرسه فيضيه به روايت اسناد ساواك، تهران: مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، ۱۳۸۰، صص ۵۸- ۵۵.

۳. كرباسچي، غلامرضا، تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي، چاپ اول – ۱۳۸۰، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص ۱۷۵.

۴. كرباسچي، غلامرضا، تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي، چاپ اول- ۱۳۸۰، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص ۱۷۹.



منبع :  فرهنگ نيوز


دسته ها : انقلاب اسلامي
يکشنبه 20 11 1392 14:16

امام خمينى و مقابله باترفندهاى رژيم ستمشاهى

 

انـقلاب اسـلامى ايـران بـه رهـبرى امام خمينى از آغاز حركت خود، همواره با انـواع اتهامات، توطئه ها و ترفندهاى گوناگون از سوى رژيم و عوامل داخلى و خارجى آن مواجه بوده است.

با شروع مرحله جديد نهضت اسلامى در سال 1356 كه پس از رحلت آيه الله مصطفى خـمينى و بـه دنـبال تـوهين به امام خمينى با چاپ مقاله اى موهن تحت عنوان ((ارتـجاع سـرخ و سـياه در ايـران)) در روزنـامه اطـلاعات آغـاز شد، دامنه اعـتراضات مـردمى عـليه رژيم روز به روز افزايش يافت.

و رژيم كه خود را از مـقابله بـا حـركت عـمومى مردم عاجز مى ديد، با هدف ايجاد اختلاف ميان صفوف متحد مردم، جدايى بين رهبر نهضت و ملت، غير اسلامى جلوه دادن حركت اسلامى و در يـك كلام نجات رژيم از سقوط و فروپاشى، اقدام به روشهايى همچون اتهامات واهـى بـه انقلابيون، تغيير دولته، وعده هاى دروغين به ملت، اعتراف شاه به اشتباهات و توبه نمودن وى، تظاهر به ديندارى و...نمود.

امـام خمينى به عنوان رهبرى آگاه، با تدبير، واقع بين و آينده نگر با آنكه سـالها در تـبعيد و دور از ايـران بود، مسير نهضت را به بهترين روش هدايت نـمود و در برابر تمامى نيرنگها و فريب هاى رژيم، مواضعى مناسب اتخاذ نمود به گونه اى كه هيچ يك از اهداف پليد رژيم به موفقيت نينجاميد.

ايـن نـوشتار درصـدد اسـت تا با بررسى انواع تشبثات رژيم، عكس العمل امام خـمينى در بـرابر آنـها و چـگونگى خنثى سازى توطئه هاى آنها توسط ايشان را تشريح كند.

1 بسط آزادى و دمكراسى رژيـم كـه در دوران خـفت بار خود همواره با اختناق، استبداد و تضييع حقوق اجـتماعى و فـردى مـردم، بـر جـامعه حكومت مى كرد، به منظور فرونشاندن خشم انـقلابى مـردم، تـوسعه آزادى و دمـكراسى در بخشهاى مختلف را اعلام و تبليغ مى نمايد كه آنها را مى توان در موارد ذيل مورد بررسى قرار داد:

الف:آزادىهاى سياسى:

بـه دنـبال اوجگيرى مبارزات انقلابى و پس از قيام مردم تبريز عليه رژيم كه شاه به شدت تحت فشار قرار گرفته بود تصميم به اعطاى آزادىهاى سياسى گرفت، شاه در اسفند ماه 56 در سخنانى گفت:

((تـصميم گـرفته ايم كـه در ايـران هـر چـه بـيشتر آزادىهـاى فردى به مردم بـدهيم.از ايـن آزادى مـمكن است كرمهاى پژمرده كهنه ارتجاع تا جوجه هاى پر درنـياورده سـرخ سـو استفاده كنند و خود را به در و ديوار بزنند، ولى اين حركات مذبوحانه حتى يك لحظه در برابر ملت مصمم ايران تاثيرى ندارد.))!(1)

و لايـحه اى كه به منظور گسترش دمكراسى از طرف دولت به مجلس ارسال شده بود، در تاريخ 57/3/23 به تصويب مجلس مى رسد.(2)

هـمچنين نـخست وزيـر اعـلام مـى دارد:((لايحه تظاهرات در اجلاس آينده پارلمان تـقديم مى گردد، اجتماعات و تظاهرات سياسى قانونى مى شود همانطور كه درباره فـضاى بـاز سياسى صحبت مى شود به موازات آن نيز لايحه اى براى انجام تظاهرات به صورت قانونى تهيه شود.))(3)

در ادامه اجراى نمايشنامه فوق در مورد اعطا آزادى توسط رژيم، حزب رستاخيز با انتشار بيانيه اى اعلام كرد:((قانون مطبوعات و اجتماعات بايد چنان تغيير كند تا امكان رقابت بين انواع وسايل ارتباط جمعى برقرار شود، لايحه قانونى شـدن تـظاهرات و اجـتماعات سـياسى بـايد در مـعرض قضاوت افكار عمومى قرار بـگيرد.قانون جديد بايد طورى تدوين شود كه مانع دخالت دستگاههاى اجرايى و همچنين هرج و مرج گردد.))(4)

عكس العمل امام خمينى امـام خـمينى بـا بينش عميق خود و آگاهى از اين توطئه و در پاسخ به سخنان فـريبكارانه شـاه، سـياست اعطاى آزادى فرمايشى از سوى شاه را حيله اى براى نجات رژيم برشمرده و در خرداد ماه 57 فرمودند:

((ايـن چه وضعى است كه در ايران هست؟ اين چه آزادى است كه اعطا فرموده اند آزادى را؟ مـگر آزادى اعـطا شـدنى است؟ خود اين كلمه جرم است، كلمه اينكه ((اعـطا كـرديم آزادى را)) اين جرم است، آزادى مال مردم هست، قانون آزادى داده، خـدا آزادى داده به مردم، اسلام آزادى داده، قانون اساسى آزادى داده بـه مـردم ((اعطا كرديم)) چه غلطى است؟ به توچه كه اعطا بكنى؟ تو چه كاره هستى اصلش؟ ((اعـطا كـرديم آزادى را بـر مردم)) !! آزادى اعطايى اين است كه مى بينيد، آزادى اعـطايى كه آزادى حقيقتا نيست اين است كه مى بينيد، براى اين است كه مردم را اغفال كنند.))(5)

ايـشان بـار ديـگر در مـهر ماه سال 57 نيز ضمن غير واقعى دانستن آزادىهاى اعـطايى شـاه مـى فرمايند ((مـا مى خواهيم آزاد باشيم، نه مثل آزادى كه شاه مـى دهد، ايـن آزادى كـه شـاه بـه ما مى دهد، اين براى خودش خوب است و براى عـأله خـودش خـوب اسـت، ايـن جـور آزادى! اين آزادى كه او مى دهد مثل اين ((آشـتى)) كـه دولت مى كند همه اش خونريزى است! آزادى همه اش حبس است! همه اش زجر است.))(6)

رژيـم در ادامـه بـاصطلاح اعـطاى آزادىهاى فوق، بازگشت كليه ايرانيان ساكن خـارج از كـشور را به شرط احترام به قانون اساسى و استقلال كشور آزاد اعلام نـمود! و مـنوچهر آزمـون، وزيـر مشاور خاطرنشان كرد كه آيت الله خمينى نيز مى تواند به ايران برگردد! ب:آزادى زنـدانيان و تـبعيديها:سانسور و خـفقان شديد حاكم بر ايران زمينه دسـتيابى بـه آمـار دقـيق و قطعى زندانيان سياسى و ميزان محكوميت آنها را بـوجود نـمىآورد امـا در عـين حـال مـطبوعات غـربى زنـدانيان سياسى كه در زنـدانهاى شـاه، تـحت شديدترين شكنجه ها قرار داشتند را بين سى هزار تا صد هـزار نـفر تـخمين مى زدند و شاه نيز به وجود بيش از سه هزار زندانى سياسى اعتراف كرده بود.اين علاوه بر افرادى است كه در شهرهاى مختلف تبعيد بودند.

دولـت شـريف امامى با سالوس تمام تصميم به اصلاحات ظاهرى در شهريور سال 57 وعده آزادى برخى از زندانيان سياسى را اعلام مى نمايد.

در فـاصله چـهارم آبـان مـاه تا نوزدهم آذر ماه 57 بر اثر اعتراضات عمومى مـردم تعداد 1726 زندانى سياسى آزاد شدند و در آغاز بكار دولت بختيار نيز ه ه9 نفر ديگر آزاد شدند كه اين آمار شامل كسانى كه در مراحل قبل و بعد از دو مـورد مـذكور و هـمچنين كـسانى كـه در روزهاى 21 و 22 بهمن پس از سقوط پايگاههاى رژيم به دست مردم آزاد شدند، نمى شود.(8)

بـه دنـبال پخش خبر آزادى تعدادى از زندانيان سياسى، امام خمينى در تاريخ 57/8/3 طـى سـخنانى، مـردم را از سـازش با رژيم برحذر داشتند و آنرا راهى بـراى نجات رژيم قلمداد كردند و در بخشى از سخنان خود فرمودند:امروز اطلاع دادنـد كـه زنـدانيهاى سـياسى را يك مقدارى آزاد كردند و مقدارى هم بناست آزاد شود، آيا ببينيم كه اين آزاد كردن جبران مى كند اين مسأل را؟ يك نفر انـسان را ده سـال، پـنج سـال، كـمتر، بـيشتر از همه جهات ساقط كنند، همه آزاديـها را از او بـگيرند، در حـبس همه شكنجه ها و زجرها را به او بدهند، بـعدش بـگويند كـه شما آزاديد!! خوب اين پنج سال تضييع عمر يك انسان، پنج سال، ده سال زجر دادن به يك انسان به يك مسلم، اينها هيچ؟ حالا آزاد، تمام شـد قـضيه؟ با اين كه آزاد كردند يك عده اى از علما را و ساير طبقات را ما قـانع هـستيم؟ حـالا ديگر آرام بايد بشود ملت؟ آشتى كردند آنها با ملت؟ يا ايـنكه جـو، يـك مـحيطى اسـت كـه برايشان ديگر امكان نمانده است كه ادامه بـدهند، دسـت و پا مى زنند براى اينكه خودشان را از اين محيط، جوى كه تمام نـفوس بـر ضد آنها توجه پيدا كردند، با اين دست و پا مى خواهند نجات بدهند خودشان ر، لكن آيا مى شود؟! قابل نجات اند اينها؟!)) (9)

ج:آزادى فـعاليت احـزاب:شاه در ديـدار بـا هيئت رئيسه مجلس اعلام مى كند كه بـراى رسـيدن به نظام دمكراتيك فعاليت احزاب لازم است.(10)

و در تاريخ سوم مـهر مـاه 57 انـحلال تشكيلات حزب رستاخيز اعلام مى گردد و نخست وزير رژيم نيز شـركت تـمام احزاب قانونى در انتخابات را آزاد اعلام مى نمايد، همچنين شركت مخالفان در انتخابات آزاد اعلام مى شود! قـبل از ايـن حـزب رستاخيز در بيانيه اى اعلام داشته بود كه با ترور افكار، مـحدوديت قـلم و اخـتناق مبارزه مى شود و فضاى باز سياسى نبايد نمايش براى سرگرم كردن باشد!! در ايـن شـرأط كـه مـطبوعات اقدام به اعتصاب نموده بودند، امام خمينى با انـتشار پـيامى ضمن تشكر از آنه، ادامه كار مطبوعات را خواستار مى شوند و مرقوم مى دارند:((از متصديان مطبوعات كه زير بار سانسور ديكتاتورى نرفتند، تـشكر مـى كنم و اكـنون كـه دولـت غيرقانونى جديد مدعى برداشت سانسور است، آقايان به كار ادامه دهند و از اعتصابات بيرون آيند تا تكليف ملت يا دولت غيرقانونى معلوم شود.))(11)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از سايت شهيد آويني

پي نوشتها

1 كوثر، ج اول، ص 365

2 هفت هزار روز، ج دوم، ص 853

3 همان، ص 864

4 همان، ص 866

5 صحيفه امام، ج سوم، ص 6ه4

6 همان، ج چهارم، ص 62

7 كوثر، ج سوم، ص 65

8 همان، ص 66

9 صحيفه امام، ج 4، ص 148

10 هفت هزار روز، ج 2، ص 968

11 صحيفه امام، ج 5، ص 352

سه شنبه 15 11 1392 20:5

 

انقلاب اسلامى و فتنه هاى فرهنگى

ستيز بـا مذهب و جلوگيرى از اشاعه مذاهب آسمانى حكايتى ديرين دارد كه به روايت قرآن كريم و شهادت تاريخ , اين ستيز بى وقفه و بـى هيچ گذشت و تساهل استمرار داشته است بـا ظهور اسلام و بـعثت پيامبـر گرامى آن , حضرت محمدبـن عبـدالله صلى الله عليه و آله يهود و نصارى بـه سركردگى علماى دين مايه خود كه بـا تـحـريف و كتـمان حقايق اديان حضرات انبـيإ سلف ( ع ) همچون حضرت موسى و حضرت عيسى در پـى حـكومت دنيايى يا خدمت بـه حـاكمان دنيا مدار بودند تا توانستند بر عناد و دشمنى خويش بـا اسلام پاى فشردند و بـه فتنه انگيزى و فتنه گرى در جامعه اسلام و ايجاد تشتت در صفوف مسلمين اهتمام ورزيدند . اين تلاش ها كه بـه طور ويژه اى از حمايت كفار و بت پرستان جزيره العرب و سران اشراف آنان برخوردار بودند به اشكال مستقيم و غير مستقيم تجلى مى يافتند .
گاه بروز مدعيانى در امر خلافت شكل فتنه را هويت مى بخشيده اســت گاه بـا تفرقه افكنى در ميان پيروان اسلام بـا طرح مبـاحثــى در باب حكومت و مشكل اعمال حاكميت ( بدون ادعا نسبت بـه اصل مسئله خلافت ) .
گاه با طرح مباحث عقيدتى و به زير سوال بـردن اصول اعتقــادى .
گاه بـا تحريك قبـايل عرب بـراى ايذإ مسلمانان و وارد ساختــن لطمات اقتصادى و اجتماعى بر آنان .
فتنه گرى در دهه هاى نخستـين تـولد اسلام سبـب شد در همان يكصد سال اول انشعابـات مختلفى در جامعه اسلامى پـديد آيد در حالى كه أمه معصومين ( عليهم السلام ) حضور داشتـند و مى تـوانستـند بـه عنوان نقطه رجوع امت اسلام جوابگوى قاطع همه شبـهات و سئوالات در همه زمينه ها از جمله اعتـقادات , احكام و مسأل حكومت بـاشند .
اما فتنه گران خـارجـى و داخـلى يعنى دشمنان بـى نقاب و مزدوران نقابـدارى كه بـه ظاهر تـن بـه پـذيرش اسـلام داده بـودند و نيز متـحجـرين كج انديش و خشكه مقدس هاى مدعى تـر از معصومين ( عليهم السلام ) آتش فتنه ها را مشتـعل نگاه داشتـه و همواره بـر اسلام و امت اسلام ضرباتى دردناك وارد ساختند .
(لذا قابـل تامل است كه خداوند متعال در قرآن كريم بـيش از 50 آيه از صيغ مختلف فتنه ) آورده و به انواع فتـن و فتـنه هائى كه در فرا راه بـشر اسـت تـوجـه داده و بـه علاوه آثـار مخـرب و ويرانگر فتنه و فتـنه گرى را چه در سطح بـشرى و غير اسلامى و يا در درون جامعه و امت اسلامى يادآور شده است

حقتعالى در آيه 7 از آل عمران شيوه آتش افروزى فتنه گران داخلى امت را چنين توصيف مى كند كه آنها از موارد متشابه شبهه بـرانگيز و ترديد زا بـهره مى گيرند و آتـش فتـنه را در ميان امت شعله ور مى سازند و به تعبير رساى قرآن ابتغإ الفتنه ايجاد گمراهى فساد در دين اقشار و جامعه و ايجاد ترديد در بـاورهاى خلق مستـضعف(هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ ﴿7﴾ )

(اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره‏اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل‏پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏جويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى‏كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه‏داران در دانش كسى نمى‏داند [آنان كه] مى‏گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‏شود (7) )

بـدون ترديد همانگونه كه گفته شد متن واقعه و چهره هاى پـليدى كه در صدر اول در جبـهه داخلى عامل آنهمه انحراف و انشعاب شدند و بـا نفى ولايت معصـومين عليهم السـلام بـا انبـانى از بـاورهاى پسمانده جاهلى و بـرداشتهاى شخصى و تك بـعدى از اسلام سنگ بـناى همه كجرويها گـرديد و بـه يك جـريان ماندگـارى تـبـديل گـشـت .
جهت اطلاع بيشتر بـه نقش و تإثير فتنه گرى در بـاورهاى اصولى در قرن اول اسـلام و در نتـيجـه فـرق و گروههايى كه بـوجـود آمد مراجعه شود به كتاب ارزشمند جاذبـه و دافعه آيه الله شهيد مطهرى رضوان الله تعالى عليه .

دسته ها : انقلاب اسلامي
سه شنبه 15 11 1392 19:43


آن روزها ، منزل امام (ره) تنها كانون اميد بخـش در قـم بـود .

از عصـر روز دوم فرورديـن خاطره اى دارم ، تصميـم گرفتـم كه به منزل امام بروم ، حادثه مدرسه فيضيه تازه تمام شده بود .

طلبه ها تا آنجا كه تـوانسته بودند فرار كرده بـودنـد و عده اى هـم با كماندوها در داخل مدرسه بودند ، ما كه در خيابان بوديـم ، فكر كـرديم كه به منزل امام بـرويـم ، به آنجا كه رسيـديـم ، ديدم چند تـن از دوستان و طلبه ها و فضلا دور و بر خانه ايستاده اند و در ايـن فكرند كه اگر كماندوها به منزل آقا حمله كننـد ، چه تـدبيرى براى دفاع از ايشان به كار ببندند ، طبيعتا طلبه ها وسيله اى هـم براى دفاع نداشتند ، جز مشت و احيانا يكى ـ دو تا چوب .

مـن هم به جمع آنها پيوستـم و درباره نقشه هاى مختلف باهم صحبت مى كرديـم ، در همين حيـن متـوجه شدم كه در منزل آقا باز است .

اعتراض كردم : كه چرا در را باز گذاشته ايد ؟ اقلا در را كه مـى تـوانيد ببنديد ، گفتند : خود آقا گفته اند كه كسى نبايد در را ببندد ، و تهديد كرده اند كه اگر در را ببنـديـد از خانه بيرون مـى روم ، حـدود غروب بـود وارد خانه كه شدم آقا را ديدم كه در حيـاط ايستـاده انـد و با آرامش خـاصى نماز مى خواندد .

آرامش ايشان تا حدودى به مـن هـم آرامش بخشيد ، البته نه به آن انـدازه كه بتـوانم حاضر شـوم و نماز بخـوانـم ، از ديدن منظره درگيـرى مـدرسه شـديـدا هيجـان زده بودم .

امام (ره) نمازشان را تمام كـردنـد و به داخل اتاق رفتنـد ، ما هـم به دنبال ايشان داخل اتاق شديم ، حدود پنجاه يا شصت نفر از طلبه ها و چند نفـرى غير طلبه داخل اتاق نشسته بـودنـد ، ايشان حـدود بيست دقيقه صحبت كـردنـد ، سخنان ايشـان چنان آرامشـى به حاضران ، از جمله خود مـن ، داد كه احساس كرديم از هيچ چيز نمى تـرسيـم و آماده ايـم تـا صبح در منزل امام (ره) بمـانيـم و از ايشان دفاع كنيـم ، البته ايشان ، آخر شب همه را مرخص كردنـد و گفتنـد لازم نيست كسـى بمـانـد و از منزل دفـاع كند.

گر چه در روزنامه ها چيزهايى نوشته بـودند ، عمق و دامنه فاجعه بـراى هيچ كـس روشـن نبـود ، آن روز نقشه امام كه ماجرا را با همه ابعاد و عمق و عظمتـش براى مردم بازگـو كنند .

اطمينان داشتنـد كه اگـر مـردم از دامنه فاجعه آفـرينـى دستگاه مطلع شـوند و بـدانند جهتگيرى رژيـم تا چه حد صراحتا ضد اسلام و ضـد مـردم است ، حـركت خـواهنـد كرد .

از ايـن رو همه سعى خـود را صرف آگاه ساختـن مردم كردنـد ، اگر كسـى اعلاميه هاى آن روزها را ، در فاصله بيـن بيست و پنج شـوال تـا محـرم ، مطـالعه كنـد به اين نكته پى خـواهـد برد .

حدود بيست روز به محرم مانده بود كه امام تصميـم گرفتند از دهه عاشـورا ، دهه اى كه به طـور طبيعى مـردم در آن شـور و هيجان و آمادگـى زيادى دارنـد ، تا حـد ممكـن بهره بـردارى كننـد ، مـى خواستند در ايـن دهه ، ماجراى مدرسه فيضيه را به اطلاع همه مردم بـرسانند ، به هميـن منظور افرادى را به شهرستانها فرستادنـد و به علماى تهران و شهرستانهاى بزرگ مثل تبـريز ، شيراز و اصفهان پيام دادند ، خـود مـن ، آن طـور كه به خاطر دارم ، مإمور شدم به مشهد بروم و موضـوع را خدمت مرحـوم آيت الله ميلانى بگويـم .

آيت الله ميلانـى آن مـوقع شخص اول مشهد بـود.

يکشنبه 13 11 1392 18:15

روز شمار وقايع انقلاب اسلامي در يك نگاه

پنجشنبه 10فروردين 1340

 وفات آيت‌الله العظمي حاج سيد حسين بروجردي

آيت‌الله العظمي حاج سيد حسين بروجردي با سي واسطه نسبت به حضرت امام حسن مجتبي (ع) مي‌رساندند. در سال 1253 ش در بروجرد متولد شده و در سن 18 سالگي براي تكميل تحصيل به اصفهان رفت و پس از ده سال به نجف اشرف عزيمت نموده و به درس آيت‌الله خراساني وارد گرديد. ايشان پس از مراجعت و اقامت در بروجرد به قم مهاجرت كرده و به عنوان مرجع تقليد شيعيان جهان معرفي گرديدند و مدت 16 سال مرجعيت عامه را عهده‌دار بودند.

يكشنبه 16 مهر 1340

 تصويب قانون انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي

رژيم پهلوي بعد از وفات آيت‌الله بروجردي زمينه را براي پاك كردن اسلام از متن فعاليت‌هاي مردم ايران مناسب ديد و به اين دليل قانون انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي را به تصويب دولت و مجلس وقت رساند و آن را در مطبوعات اعلام كرد. در اين قانون قسم به قرآن و شرط مسلمان بودن براي نمايندگان مجلس حذف شده بود و همين باعث اعتراض علماي اسلام و مردم مسلمان گرديد.

جمعه 8 آذر 1341

 لغو قانون انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي

با اعتراض علماي اسلام از جمله آيت‌الله روح‌الله خميني و آيت‌الله حائري و ديگر علما و حضور گسترده مردم در پشتيباني از علماي اسلام پس از مكاتبات و تظاهرات و اعتراضات ، دولت خائن ا سدالله علم قانون فوق را ملغي اعلام كرد.

چهارشنبه 19 دي 1341

  اعلام انقلاب سفيد

رژيم پهلوي و در رأس آن محمدرضا در جهت خواستهاي استعمارگرانه امريكا و همچنين تغيير فكر مردم ايران دستورالعمل ديكته شده استكبار را كه در كشوهاي ديگر به اجرا درآمده بود به عنوان انقلاب سفيد به مردم ايران عرضه نمود و آن را به رفراندم گذاشت.

 

سه شنبه دوم بهمن 1341

 تظاهرات مردم در تهران

با تحريم رفراندم از طرف امام خميني بازار تهران تعطيل شد و مردم در اطراف بازار اجتماع كردند و گروهي به منزل آيت‌الله خوانساري و آيت‌آلله بهبهاني رفتند.

پنجشنبه اول فروردين 1342

 اعلام عزاي عمومي در عيد نوروز

امام خميني برا ي جوابگويي به اقدامات شاه و اطرافيانش عيد نوروز سال 1342 را عزاي عمومي اعلام كرد مردم مسلمان ايران با برافراشتن پارچه سياه به نداي او لبيك گفتند و روحانيون از خطرات دولت براي اسلام صحبت كردند.

جمعه دوم فروردين 1342

 تهاجم رژيم پهلوي به مجلس سوگواري در مدرسه فيضيه

عصر اين روز مراسم عزاداري در مدرسه فيضيه قم برپا بود كه سربازان مسلح و مأمورين امنيتي محل را محاصره نمودند و سپس گروهي از آنها با لباس مبدل به درون مدرسه رفتند و در ميان سخنراني يكي از گويندگان به او حمله كردند. سپس به طلاب مدرسه فيضيه حمله نمودند و آنها را از حجره‌هايشان به بيرون پرتا ب كردند و با به شهادت رساندن گروهي از آنان در تاريكي شب محل را ترك كردند.

دوشنبه 13 خرداد1342

 دستگيري حضرت امام خميني

بعد از سخنراني تاريخي امام خميني در عصر عاشوراي 1342 ش كه در آن رژپم پهلوي و ايادي آن را محكوم نمود نيمه شب كاميونهايي از سربازان و مأموران امنيتي خانه ايشان را محاصره كرده و ايشان را بازداشت نموده و به تهران منتقل كردند، مأمورين حضرت امام خميني را يك روز در باشگاه افسران و بعد در زندان قصر به مدت 19 روز و پس از آن در پادگان عشرت‌آباد محبوس ساختند.

چهارشنبه 15خرداد 1342

 قيام ملت ايران در اعتراض به دستگيري امام خميني

پس از اعلام خبر دستگيري امام خميني ، مردم مسلمان قم جلوي خانه آيت‌الله گلپايگاني و صحن مطهر حضرت معصومه (س) تجمع نموده و پس از صدور بيانيه‌اي به تظاهرات پرداختند و با شعار يا مرگ يا خميني از حرم بيرون آمدند ولي فاصله‌اي را طي نكرده كه با رگبار مسلسل مواجه شدند و درگيري بسيار شديدي بين مردم و مأمورين به وجود آمد، مأمورين مردم را محاصره كرده و به تيراندازي پرداختند. در اين هنگام حاج مصطفي خميني پسر امام از مردم خواست به خانه‌هايشان بروند. در شهرهاي ديگر هم درگيري بين مردم و مأمورين رژيم پهلوي باعث به شهادت رسيدن عده زيادي از مردم گشت و رژيم خون‌آشام پهلوي توانست با اعلام حكومت نظامي و ايجاد وحشت و كشتار وسيع انقلاب مردم را براي مدتي مهار نمايد.

جمعه 11 مرداد 1342

 آزادي از زندان و بازداشت خانگي امام خميني

پس از تظاهرات 15 خرداد رژيم كه از عواقب بازداشت امام خميني هراس داشت ايشان را از زندان پادگان عشرت‌آباد به منزلي مربوط به ساواك در داوديه تهران منتقل نمودند و آنجا را تحت نظر كامل قرارداد ولي ساعتي بعد سيل جمعيت به سوي داوديه سرازير شد. در اين منزل بود كه روحانيون وقايع 15 خرداد را براي امام تشريح كردند و اطلاع مردم از قيام مردم ايشان را به سختي منقلب نمود تا آنجا كه فرمود: «تا ملت عمر دارد غمگين در مصيبت 15 خرداد است …. واقعه 15 خرداد پشت ما و هر مسلم غيرتمندي را مي‌شكند.»

شنبه 12 11 1392 22:42


ضرورت شناخت انقلاب اسلامى

در قرن ما پيروزى انقلاب اسلامى در ايران حادثه مهم و حيرت انگيزى بـراى جـهان بود كـه مـى توانست در رابـطه با مسأل سياسى جهان و منطقه ايفاگر نقش تعيين كننده و تحولات غير قابل پيش بينى باشد.

ايـن حادثه بزرگ قرن از يكسو معادلات سياسى استكبار را در ادامه سـياست سلطه وتقسيم استعمارى جهان بهم زد و از سوى ديگر يكى از اسـتـوارترين رژيـمهاى وابـسته را كـه از حـمايت قـدرتهاى بـزرگ برخوردار بود ريشه كن نمود و در كشورى چون ايران با اهميتى كه از نـظـر اسـتراتژيكى و اقـتصادى بـراى قـدرتهاى بـزرگ جـهان دارد تحولى سياسى - مردمى و عظيم بوجود آورد.

مـهمتر از ايـن دو رونـد انـقلاب اسلامى با آگاهيهاى عميقى كه در مـيان مـلتهاىمسلمان جـهان بـويژه در كشورهاى اسلامى بوجود آورد زمـينه تـحولات سـياسى ريشه دار و بـينشها و گـرايشها و حـركتها و سازماندهيهاى سياسى چشمگيرى را فراهمآورد.

ايـن جـريان سـياسى يكبار ديگر اسلام را به عنوان يك قدرت تعيين كننده در جهان مطرح نمود و چشم انداز وحدت بزرگ جهان اسلام و حركت عـظيم بـازيابى خويشتن خـود و گريز از سلطه و ايستادگى در برابر اسـتعمار كـهنه و نـو و ايجاد قطب سياسى جديد در جهان و فروريزى رژيـمهاى وابـسته و تـحميلى را در سـرزمينهاى پـرنعمت اسلامى در بـرابر ديدگان مشتاق ولى غم و ياس گرفته يك ميليارد مسلمان گشود و مـوجـى از وحـشـت و اضـطـراب در دلـهاى پـر از امـيد و آرزوى جهانواران آفريد.

بـه اعـتراف تحليل گران سياسى شگفتيهأى كه انقلاب اسلامى در جهان آفـريد بـيشتراز آنـهأى است كه دنيا در طول شصت سال اخير بخود ديـده اســت، شــگـفتيهأى كـه تحليله، تـئوريها و پـيش بينيهاى صاحب نظران سياسى را بى اعتبار نموده است.

انـقلاب اسـلامى بـلوك بنديها و نـظام دوقـطبى تـثبيت شده در نظام بـين المللى كنونى جهان را درهم ريخت و با وجود تضاد عميقى كه بر روابط دو ابرقدرت حاكم بود وآن دو را آشتى ناپذير مى نمود وادار بـه سازش و اتخاذ موضع واحد در برابر اين پديده سياسى جديد نمود و تحولات عمده اى را در مسأل مختلف جهان بدنبالآورد.

غـرب طـى چـند تـجربه تـلخ در مـصاف با يكپارچگى اسلام در جريان جنگهاىصليبى و درگيرى با امپراطوريهاى اسلامى و مانند آن خاطرات تـرسناك وتكان دهنده اى را در حافظه تاريخ خود بيان دارد ولى اين بـار خـطر عـظيمتر وگسترده تر و دهشتناكتر از آن بود كه درگذشته ديده بود.

پـديده كاملا نوظهور مقاومت در لبنان با الهام از انقلاب اسلامى و جـهان اسـلامى درمصر و ديگر كشورهاى اسلامى براى غرب بيش از آنچه كه تصور مى كرد وحشتناك و طليعه جهنمى سوزان براى استكبار بود.

انـقلاب اسـلامى در مـقايسه بـا انـقلابهاى ديگر جهان از يك سلسله ويژگيها وامتيازهاى اصولى برخوردار است كه از نظر فرهنگ و دانش و تـئورى انــقـلاب آن رادر رده بـالاى پـديده هاى سـياسى بـزرگ و انقلابهاى مهم جهان قرار داده است مزايأى چون ماهيت ايدئولوژيكى ، قـدرت رهـبرى ، و عـمق تـحولات نـاشى ازانـقلاب موجب گرديده كه بـسيارى از صـاحب نظران علوم سياسى در تئوريهاىانقلاب در كشورهاى اسلامى تجديد نظر كنند و الگوى جديدى را مورد بررسى قرار دهند.

و از سـوى ديـگر متفكران و بنيان گذاران حركتها و نهضتهاى اسلامى همواره الگوهاىانقلاب را در لابلاى تاريخ اسلام جستجو مى كردند و هر كـدام سعى بر آن داشتند كه از حوادث برجسته تاريخ اسلام در تبيين راه و حركت و خط مشى و شيوه خود الهام بگيرند و روند و حركت خود را دنباله جريانهاى تاريخى گذشته اسلام قلمداد كنند.

فـروغ انـقلاب اسـلامى كـه پس از صدر اسلام مهمترين و ريشه دارترين وشـكوهمندترين حـادثه تـاريخ اسلام است همه درخشندگيهاى فرازهاى بـرجسته تاريخ اسـلام را دربـرگرفت و جـايگزين همه الگوهاى گذشته تاريخ اسلام گرديد.

بـى شك با مطالعه حتى سطحى و گذرا در زمينه ماهيت انقلاب اسلامى و بازتابهاىجهانى آن و دستاوردهأى كه براى ملل مسلمان بويژه ملت مـسلمان ايـران به ارمغانآورده است ما را به اين نتيجه مى رساند كـه انـقلاب اسلامى نه تنها حادثه بزرگ قرن در جهان و تاريخ ايران اسـت بـــلــكـه خـود از مــهـمترين فـرازهـاى تـاريـخ اسـلام و پـديده اىشگفت انگيز و معجزه ايست الهى كه تجلى قدرت لايزال خداوند - عـلى رغم قدرتهاى مـادى و شـرأط بـر حـسب ظاهر غير قابل تغيير سياسى و اجتماعى محسوب مى گردد
شنبه 12 11 1392 22:30
X