معرفی وبلاگ
در این وبلاگ مطالب قرآنی و اهل بیت (علیهم السلام) و موضوعات مذهبی و ایام ... منتشر میشود از کلیه عزیزان درخواست می شود مارا با نظرات خویش یاری رمایند .
دسته
فیدها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 178291
تعداد نوشته ها : 245
تعداد نظرات : 4
Rss
طراح قالب
GraphistThem267

عرفه؛ روزي به سان شب قدر


عرفات، نام منطقه وسيعى است ‏با مساحت ‏حدود 18 كيلومتر مربع در شرق مكه معظمه، اندكى متمايل به جنوب كه در ميان راه طائف و مكه قرار گرفته است. زائران بيت‏الله الحرام در روز عرفه ( نهم ذى الحجه ) از ظهر تا غروب در اين منطقه حضور دارند. در روايتي آمده است كه آدم و حوا‌(ع) پس از هبوط از بهشت و آمدن به كره خاكى، در اين سرزمين همديگر را يافتند و به همين دليل، اين منطقه «عرفات‏» و اين روز«عرفه‏» نام گرفته است.(1) 
عرفه، از عيدهاى بزرگ است، هر چند عيد ناميده نشده است و روزى است كه حق تعالى بندگان خويش را به عبادت و اطاعت ‏خود دعوت كرده، سفره جود و احسان خود را براى آنها گسترده است. شيطان در اين روز، از همه اوقات خوارتر و حقيرتر و خشمناك ‏تر است . 
روايت ‏شده كه  حضرت زين ‏العابدين (ع)  در روز عرفه صداى فقيرى را شنيد كه از مردم كمك مى‏خواست . حضرت فرمود: واى بر تو! آيا دست نياز به سوى غير خدا دراز مى‏كنى؛ در حالى كه اميد مى‏رود در اين روز بچه‏هايى كه در شكم مادر هستند، مورد فضل و لطف الهى قرار گيرند و سعادتمند گردند؟(2) 
در روايتى از حضرت صادق (ع) آمده است: « كسى كه در ماه رمضان آمرزيده نگردد تا رمضان آينده آمرزيده نمى‏گردد؛ مگر اينكه روز عرفه را درك كند.»(3) به عبارت ديگر تنها اميد كساني كه در ماه رمضان بخشيده نشده اند؛ روز عرفه مي باشد. 
عرفه، روز دعا 
بهترين عمل در روز عرفه دعا است و در ميان روزهاى سال، اين روز براى دعا امتياز ويژه‏اى دارد. با توجه به ايام سال و مناسبت هاي مختلف در مي يابيم كه براي دعا و مناجات هميشه شب، مورد نظر حضرت باري تعالي بوده است، مثل شب هاي قدر، شب نيمه شعبان و... و تنها روزي را كه براي مناجات همگاني معرفي كرده اند؛ روز عرفه مي باشد. 
روز عرفه داراى دعاهاى فراوانى است؛ ولى در اين ميان، دعاى عرفه امام حسين عليه السلام داراى جايگاه ممتاز و ويژه است و در واقع، ناب ‏ترين و عميق‏ ترين معارف الهى و توحيدى در اين دعا، بر زبان سالار شهيدان عليه السلام جارى شده است. 
  امام حسين (ع)  در آخرين عرفه عمر خود، عصر روز عرفه با گروهى از خاندان و فرزندان و شيعيان، با نهايت ‏خاكسارى و خشوع از خيمه بيرون آمدند و در جانب چپ كوه ايستادند . امام (ع) چهره مبارك خود را به سوى كعبه گردانيد مانند مسكين نيازمندى كه غذا مى‏طلبد، دست‏ها را برابر صورت خود گرفت و دعايش را چنين آغاز كرد: 
«الحمدلله الذى ليس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع ولا كصنعه صانع و هو الجواد الواسع؛ سپاس خداوندى را سزاست كه چيزى قضايش را دور نمى‏سازد و از عطا و بخشش او جلوگيرى نمى‏كند و هيچ آفريننده‏اى آفرينش او را ندارد و او سخاوتمندى بى‏انتهاست.» 
حضرت (ع) سپس به بيان گوشه‏اى از نعمت‏هاى بى پايان خداوند كه انسان را در تمام مراحل رشد و تكامل در برگرفته، مى‏پردازد و مهربانى مادران و دايه‏ها و مواظبت و پرستارى و دلسوزى آنان را از الطاف و عنايت‏هاى خداوند مى‏شمرد؛ سپس به لزوم شكر نعمت‏هاى الهى اشاره مى‏كند و خود را از اداى يك شكر نيز عاجز و ناتوان مى‏بيند . هر فرازى از اين دعا، دريچه‏اى از نور و توحيد و عشق و محبت‏ به خداوند را به سوى دل انسان مى‏گشايد و عبارات دعا و محتواى آن، نشان مى‏دهد كه امام حسين (ع)  در حال اين دعا دائم از خود و عالم غافل گشته، تمام جهان را به يك سو نهاده، با همه وجود حضور خداوند و احاطه و اشراف او به همه ذرات هستى و نفوذ علم و قدرت و حيات او را بر تك تك ذرات و موجودات عالم مشاهده مى‏نمايد و آنچه را كه ديده، بر زبان آورده است . امام حسين (ع) مى‏خواهد با اين نيايش، انسان و خدا را بشناساند و نزديكى آن را به هم بنمايد . او با اين نيايش، منطقى‏ترين و واقعى‏ترين رابطه انسان با خداوند را توضيح مى‏دهد . 
دعاى عرفه سيدالشهدا (ع) سراسر نور و عرفان پروردگار است و آميزه‏اى از شور و عشق و محبت و معرفت ‏به ذات پاك خداوند مي باشد . در فرازهاى اين دعا،  امام حسين (ع)  با خداوند چنين عاشقانه زمزمه مى‏كند: 
خداوندا! اجازه فرما تا دمى چند در برابرت به زانو درافتم و قطراتى از اقيانوس جان، نثار بارگاهت نمايم . خيال دورى راه تا درگاه جمالت ‏خسته و فرسوده‏ام كرده است: 
راه‏ها پيموده‏ام تا كوى تو
از گِل آدم شنيدم بوى تو 
خدايا! موجوداتى كه در هستى خود نيازمند تو هستند، چگونه مى‏توانند راهنماى من به سوى تو باشند؟ 
پروردگارا! آيا حقيقتى غير از تو آن روشنايى را دارد كه بتواند تو را بر من آشكار سازد؟ كى از نظر، غايب و پنهان بوده‏اى كه نيازمند راهنمايى به سوى خود باشى و چه وقت از من دور بوده‏اى تا نمودهاى جهان مرا به تو برساند؟ 
همه عالم به نور توست پيدا
كجا گردى تو از عالم هويدا؟
خدايا! روشنايى جمال و جلالت در جهان هستى آشكارتر از هر چيز است و وجود تو خفا و پوشيدگى ندارد تا چراغى سر راه بگيرم و بارگاه ربوبى تو را جست و جو نمايم و يا دليلى را راهنماى خود به سوى تو قرار دهم؛ چون فروزنده چراغ ، تو و سازنده دليل و راهنما، تويى . 
خداى من! چشمى كه تو را بر خود نگهبان و مراقب نبيند، كور و فرو بسته باد و بنده‏اى كه از متاع محبت تو بى بهره باشد، سرمايه باخته و ورشكسته باد . 
ديده‏اى كان چهره روشن نبيند كور باد
خاطرى كز توست ‏خالى، تيره و بى نور باد
  امام حسين (ع)  با اين دعا، روحى تازه به كالبد عرفات دميد و اين نغمه خوش آسمانى و آواى دل‏انگيز ملكوتى را تا ابد در سينه سيناى عرفات به يادگار گذاشت . 
از صداى سخن عشق نديدم خوش‏تر
يادگارى كه در اين گنبد دوار بماند
صحراى عرفات ،كالبد و جسم  امام حسين (ع)  روح آن است و به همين دليل حق تعالى، در روز عرفه پيش از آنكه به اهل موقف عرفات نظر لطف نمايد، به زائران قبر پاك حسين (ع)(4) نظر رحمت مى‏افكند . 

پى نوشت ها:
1 . رسول جعفريان، آثار اسلامى مكه و مدينه، نشر مشعر . 
2 . مفاتيح الجنان، اعمال روز عرفه . 
3 . همان، فضيلت ماه مبارك رمضان . 
4 . مفاتيح الجنان، زيارت امام حسين (ع) در روز عرفه . 

 اعمال شب عرفه .......در ادامه



اعمال شب عرفه

شب نهم از لَیالى متبرّکه و شب مناجات با قاضى الحاجاتست و توبه در آن شب مقبول و دُعا در آن مُستَجابَست و کسى که آن شب را به عبادت بسر آورد اجر صد و هفتاد سال عبادت داشته باشد و از براى آن شب چند عمل است اوّل بخواند این دعا را که روایت شده هر که بخواند آن را در شب عرفه یا در شبهاى جمعه خداوند بیامرزد او را:

اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوى وَمَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى وَعالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَمُنْتَهى کُلِّ حاجَةٍ یا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَى الْعِبادِ یا کَریمَ الْعَفْوِ یا حَسَنَ التَّجاوُزِ یا جَوادُ یا مَنْ لا یُوارى مِنْهُ لَیْلٌ داجٍ وَلا بَحْرٌ عَجّاجٌ وَلا سَمآءٌ ذاتُ اَبْراجٍ وَلا ظُلَمٌ

خدایا اى آگاه هر راز و مرجع هر شکایت و داناى هر پنهان و منتهاى هر حاجت اى آغازنده نعمت ها بر بندگان اى بزرگوار گذشت اى نیکو درگذر اى بخشنده اى که نه شب تار چیزى را از تو پنهان کند و نه دریاى مواج و نه آسمان برج دار و نه تاریکیهاى.

ذاتُ ارْتِتاجٍ یا مَنِ الظُّلْمَةُ عِنْدَهُ ضِیآءٌ اَسْئَلُکَ بِنوُرِ وَجْهِکَ الْکَریمِ الَّذى تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَکّاً وَخَرَّ موُسى صَعِقاً وَبِاسْمِکَ الَّذى رَفَعْتَ بِهِ السَّمواتِ بِلا عَمَدٍ وَسَطَحْتَ بِهِ الاْرْضَ عَلى وَجْهِ ماءٍ جَمَدٍ وَبِاسْمِکَ الْمَخْزوُنِ الْمَکْنوُنِ الْمَکْتوُبِ الطّاهِرِ الَّذى اِذا

پیچیده درهم اى کسى که تاریکى در پیش او روشن است از تو خواهم به حق نور ذات بزرگوارت همان که بدان وسیله بر کوه تجلى فرمودى و آنرا متلاشى کردى و موسى مدهوش بر زمین افتاد و به همان نامت که آسمانها را بدون ستون برافراشتى و زمین را بر روى آبى منجمد شده پهن کردى و بدان نامت که پیش تو در گنجینه و در پرده و نوشته و پاکیزه است همانکه هرگاه بدان نام.

دُعیتَ بِهِ اَجَبْتَ وَاِذا سُئِلْتَ بِهِ اَعْطَیْتَ وَبِاسْمِکَ السُّبوُحِ الْقُدُّوسِ الْبُرْهانِ الَّذى هُوَ نوُرٌ عَلى کُلِّ نُورٍ وَنوُرٌ مِنْ نوُرٍ یُضیَّىُ مِنْهُ کُلُّ نوُرٍ اِذا بَلَغَ الاْرْضَ انْشَقَّتْ وَاِذا بَلَغَ السَّمواتِ فُتِحَتْ وَاِذا بَلَغَ الْعَرْشَ اهْتَزَّ وَبِاسْمِکَ الَّذى تَرْتَعِدُ مِنْهُ فَراَّئِصُ مَلاَّئِکَتِکَ وَاَسْئَلُکَ

به خوانندت اجابت کنى و هرگاه بدان از تو خواهند عطافرمائى و به حق نام منزه و مقدس  و برهان تو که آن نور است بر هر نورى و نور است از نورى که روشنى گیرد از آن هر نور چون به زمین رسد شکافته شود و چون به آسمانها رسد گشوده شوند و چون به عرش رسد بلرزد و به حق آن نامت که بلرزد از آن اندام فرشتگانت و از تو خواهم .

بِحَقِّ جَبْرَئیلَ وَمیکائیلَ وَاِسْرافیلَ وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفى صَلَّى  ا للّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَعَلى جَمیعِ الاْنْبِیآءِ وَجَمیعِ الْمَلاَّئِکَةِ وَبِالاِْسْمِ الَّذى مَشى بِهِ الْخِضْرُ عَلى قُلَلِ الْمآءِ کَما مَشى بِهِ عَلى جَدَدِ الاْرْضِ وَبِاسْمِکَ الَّذى فَلَقْتَ بِهِ الْبَحْرَ لِموُسى وَاَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ

به حق جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و به حق محمد مصطفى که درود خدا بر او و آلش و بر جمیع پیمبران و همه فرشتگان و به حق آن نامى که حضرت خضر بوسیله آن بر روى امواج آب دریا راه مى رفت چنانچه بر روى زمین هموار راه مى رفت و به حق آن نامت که شکافتى بدان دریا را براى موسى و غرق کردى فرعون .

وَقَوْمَهُ وَاَنْجَیْتَ بِهِ موُسَى بْنَ عِمْرانَ وَمَنْ مَعَهُ وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ موُسَى بْنُ عِمْرانَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الاْیْمَنِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَاَلْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةً مِنْکَ وَبِاسْمِکَ الَّذى بِهِ اَحْیى عیسَى بْنُ مَرْیَمَ الْمَوْتى وَتَکَلَّمَ فِى الْمَهْدِ صَبِیّاً وَاَبْرَءَ الاْکْمَهَ وَالاْبْرَصَ بِاِذْنِکَ

و قوم او را و نجات دادى بدان موسى بن عمران و همراهانش را و به حق آن نامت که موسى بن عمران بوسیله آن تو را خواند از جانب راست کوه طور و اجابتش کردى و محبت خود را بر دلش انداختى و به حق آن نامت که عیسى بن مریم بوسیله اش مردگان را زنده کرد و در گهواره در زمان کودکى سخن گفت و کور مادرزاد و مبتلاى به مرض برص را به اذن تو شفا داد .

وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ حَمَلَةُ عَرْشِکَ وَجَبْرَئیلُ وَمیکآئیلُ وَاِسْرافیلُ وَحَبیبُکَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَمَلاَّئِکَتُکَ الْمُقَرَّبوُنَ وَاَنْبِیآؤُکَ الْمُرْسَلوُنَ وَعِبادُکَ الصّالِحوُنَ مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَالاْرَضینَ وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ ذوُ النُّونِ اِذْ ذَهَبَ

مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ تَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ

و بدان نامت که خواند بوسیله آن تو را حاملین عرشت و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و حبیبت محمد صلى الله علیه و آله و فرشتگان مقرب و پیمبران مرسلت و بندگان شایسته ات از اهل آسمانها و زمینها و بدان نامت که یونس تو را بدان نام خواند در آن هنگام

که خشمناک برفت و گمان داشت که بر او سخت نگیرى پس ندا کرد در میان تاریکیها که معبودى جز تو نیست.

اَنْتَ سُبْحانَک اِنّى کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَنَجَّیْتَهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ تُنْجِى الْمُؤْمِنینَ وَبِاسْمِکَ الْعَظیمِ الَّذى دَعاکَ بِهِ داوُدُ وَخَرَّ لَکَ ساجِداً فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعَتْکَ بِهِ اسِیَةُ امْرَاءَةُ فِرْعَوْنَ اِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لى عِنْدَکَ بَیْتاً فِى الْجَنَّةِ وَنَجِّنى مِنْ

منزهى تو و براستى من از ستمکاران هستم پس تو اجابتش کردى و از اندوه نجاتش دادى و این چنین نجات دهى مؤ منان را و بدان نام عظیمت که داود بدان نام تو را خواند و برایت به سجده افتاد پس گناهش آمرزیدى و بدان نامت که آسیه همسر فرعون بدان نام تو را خواند و گفت : پروردگارا براى من نزد خود در بهشت خانه اى بنا کن و نجاتم ده از

فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنى مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْتَ لَها دُعآئَها وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ اَیُّوبُ اِذْ حَلَّ بِهِ الْبَلاَّءُ فَع افَیْتَهُ وَ اتَیْتَهُ اَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِکَ وَذِکْرى لِلْعابِدینَ وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ یَعْقوُبُ فَرَدَدْتَ عَلَیْهِ بَصَرَهُ وَقُرَّةَ عَیْنِهِ یوُسُفَ وَجَمَعْتَ

فرعون و کردارش و نجاتم ده از دست مردم ستمکار پس دعایش را اجابت کردى و بدان نامت که ایوب تو را بدان خواند در آن هنگام که بلا بر او نازل شد پس او را تندرست کرده و کسانش را به او دادى و نظائرشان را نیز از رحمت خویش و پندى براى پرستش کنندگان و بدان نامت  که یعقوب تو را بدان نام خواند پس بینائیش را و نور دیده اش یوسف را به او بازگرداندى .

شَمْلَهُ وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ سُلَیْمانُ فَوَهَبْتَ لَهُ مُلْکاً لا یَنْبَغى لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ وَبِاسْمِکَ الَّذى سَخَّرْتَ بِهِ الْبُراقَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَسَلَّمَ اِذْ قالَ تَعالى سُبْحانَ الَّذى اَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الاْقْصى وَقَوْلُهُ

و پریشانیش را برطرف کردى و بدان نامت که سلیمان بدان تو را خواند پس بدو سلطنتى دادى که شایسته نبود براى هیچکس پس از او و براستى تو پربخششى و بدان نامت که براق را براى محمد صلى الله علیه و آله مسخر کردى آنجا که فرمودى : ((منزه است خدائى که راه برد بنده اش را شبانه از مسجدالحرام تا مسجد اقصى ))

سُبْحانَ الَّذى سَخَّرَ لَنا هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ وَاِنّا اِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبوُنَ وَبِاسْمِکَ الَّذى تَنَزَّلَ بِهِ جَبْرَئیلُ عَلى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ آدَمُ فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ وَاَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ

 منزه است خدائى که مسخر کرد براى ما این را وگرنه ما نیروى تسخیرش را نداشتیم و ما بسوى پروردگارمان باز مى گردیم )) و بدان نامت که نازل مى شد بوسیله آن جبرئیل بر محمد صلى الله علیه و آله و بدان نامت که خواند بدان نام تو را آدم پس گناهش آمرزیدى و در بهشتت جایش دادى و از تو خواهم به حق قرآن عظیم و به حق محمد خاتم پیمبران.

وَبِحَقِّ اِبْرهیمَ وَبِحَقِّ فَصْلِکَ یَوْمَ الْقَضآءِ وَبِحَقِّ الْمَوازینِ اِذا نُصِبَتْ وَالصُّحُفِ اِذا نُشِرَتْ وَبِحَقِّ الْقَلَمِ وَما جَرى وَاللَّوْحِ وَما اَحْصى وَبِحَقِّ الاِْسْمِ الَّذى کَتَبْتَهُ عَلى سُرادِقِ الْعَرْشِ قَبْلَ خَلْقِکَ الْخَلْقَ وَالدُّنْیا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ بِاَلْفَىْ عامٍ وَاَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ

و به حق ابراهیم و به حق جدا کردنت حق و باطل را در روز داورى و به حق میزانها هنگامى که نصب گردد و نامه ها آنگاه که گشوده شود و به حق قلم و آنچه بنویسد و لوح و آنچه بشمارد و به حق آن نامت که نوشتى آنرا بر سراپرده هاى عرش پیش از آنکه خلق را بیافرینى و دنیا و خورشید و ماه را خلق فرمائى و گواهى دهم که معبودى جز خداى.

وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ فى خَزآئِنِکَ الَّذىِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فى عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ لَمْ یَظْهَرْ عَلَیْهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ لا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَلا نَبِىُّ مُرْسَلٌ وَلا عَبْدٌ مُصْطَفىً وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى شَقَقْتَ بِهِ الْبِحارَ وَقامَتْ بِهِ الْجِبالُ

یگانه نیست که شریکى ندارد و اینکه محمد بنده و رسول او است و از تو خواهم بدان نام محفوظ در خزینه هایت که مخصوص خود ساختى آنرا در علم غیب در نزد خویشتن و آگاه نشد بر آن هیچکس از خلق تو نه فرشته مقربى و نه پیامبر مرسلى و نه بنده برگزیده اى و از تو خواهم بدان نامت که شکافتى بدان دریاها را و برپا شد بدان کوهها

وَاخْتَلَفَ بِهِ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَبِحَقِّ السَّبْعِ الْمَثانى وَالْقُرْآنِ الْعَظیمِ وَبِحَقِّ الْکِرامِ الْکاتِبینَ وَبِحَقِّ طه وَیسَّ وَکه ی عَّصَّ وَح مَّعَّسَّقَّ وَبِحَقِّ تَوْریةِ موُسى وَاِنْجیلِ عیسى وَزَبوُرِ داوُدَ وَفُرْقانِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَعَلى جَمیعِ الرُّسُلِ وَبِاهِیّاً شَراهِیّاً اَللّهُمَّ اِنّى

و در رفت و آمد شد بدان شب و روز و به حق سوره مبارکه حمد و قرآن عظیم و به حق نویسندگان ارجمندت و به حق طه و یس و کهیعص و حمعسق و به حق تورات موسى و انجیل عیسى و زبور داود و قرآن محمد که درود تو بر او و آلش و بر جمیع رسولان باد و به حق آهى و شراهى (که دو نام اعظم یا نام دو تن از بزرگان دین است )

اَسْئَلُکَ بِحَقِّ تِلْکَ الْمُناجاتِ الَّتى کانَتْ بَیْنَکَ وَبَیْنَ موُسَى بْنِ عِمْرانَ فَوْقَ جَبَلِ طوُرِ سَیْنآءَ وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى عَلَّمْتَهُ مَلَکَ الْمَوْتِ لِقَبْضِ الاْرْواحِ وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى کُتِبَ عَلى وَرَقِ الزَّیْتوُنِ فَخَضَعَتِ النّیرانُ لِتِلْکَ الْوَرَقَةِ فَقُلْتَ یا نارُ کوُنى بَرْداً

خدایا  از تو خواهم به حق آن مناجاتى که میان تو و موسى بن عمران در بالاى کوه طور سیناء گذشت و از تو خواهم به آن نامت که آن را براى گرفتن جانها به ملک الموت یاد دادى و از تو خواهم بدان نامت که نوشته شد به برگ زیتون و آتشها در مقابل آن نام فروتن گشت و فرمودى ((اى آتش سرد.

وَسَلاماً وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى کَتَبْتَهُ عَلى سُرادِقِ الْمَجْدِ وَالْکَرامَةِ یا مَنْ لا یُحْفیهِ سآئِلٌ وَلا یَنْقُصُهُ نآئِلٌ یا مَنْ بِهِ یُسْتَغاثُ وَاِلَیْهِ یُلْجَاءُ اَسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ وَمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ وَجَدِّکَ الاْعْلى وَکَلِماتِکَ التّآمّاتِ الْعُلى اَللّهُمَّ

و سلامت باش )) و از تو خواهم بدان نامت که نوشتى آنرا بر سراپرده هاى مجد و کرامت اى که درمانده اش نکند سائلى و نکاهدش دادن جایزه اى ، اى که به او استغاثه شود و به او پناه برند از تو خواهم به حق آنچه موجب عزت عرشت گشته و به آخرین حد نهائى رحمت از کتاب تو و به اسم اعظمت و مقام والاترت و کلمات کامله و والایت خدایا.

رَبَّ الرِّیاحِ وَما ذَرَتْ وَالسَّمآءِ وَما اَظَلَّتْ وَالاْرْضِ وَما اَقَلَّتْ وَالشَّیاطینِ وَما اَضَلَّتْ وَالْبِحارِ وَما جَرَتْ وَبِحَقِّ کُلِّ حَقٍّ هُوَ عَلَیْکَ حَقُّ وَبِحَقِّ الْمَلاَّئِکَةِ الْمُقَرَّبینَ وَالرَّوح انِیّینَ وَالْکَروُبِیّینَ وَالْمُسَبِّحینَ لَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ لا یَفْتُروُنَ وَبِحَقِّ اِبْراهیمَ خَلیلِکَ

اى پروردگار بادها و آنچه پراکنده کنند و پروردگار آسمان و آنچه را سایه کنند و پروردگار زمین و آنچه برخود دارد و پروردگار شیاطین و آنچه را گمراه کنند و دریاها و آنچه را همراه برند و به حق هر حقى که بر تو است و به حق فرشتگان مقربت و روحانیان و کروبیان و آنانکه تسبیحت کنند به شب و روز بى آنکه سستى کنند و به حق ابراهیم خلیل تو

وَبِحَقِّ کُلِّ وَلِی یُنادیکَ بَیْنَ الصَّفا وَالْمَرْوَةِ وَتَسْتَجیبُ لَهُ دُعآئَهُ یا مُجیبُ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذِهِ الاْسْماءِ وَبِهذِهِ الدَّعَواتِ اَنْ تَغْفِرَ لَنا ما قَدَّمْنا وَما اَخَّرْنا وَما اَسْرَرْنا وَما اَعْلَنّا وَما اَبْدَیْنا وَما اَخْفَیْنا وَما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا اِنَّکَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ

و به حق هر ولى و دوستى که تو را در میان صفا و مروه صدا زند و دعایش را به اجابت رسانى اى اجابت کننده از تو خواهم به حق این نامها و به این دعاها که بیامرزى آنچه از گناهان که از پیش داشته و از این پس داریم و آنچه پنهان کرده و آنچه را آشکار کردیم و آنچه را ظاهر کرده و آنچه را مخفى کردیم و و آنچه را تو بدان آگاهترى از ما که براستى تو بر هر چیز توانائى به رحمتت اى مهربانترین.

الرّاحِمینَ یا حافِظَ کُلِّ غَریبٍ یا موُنِسَ کُلِّ وَحیدٍ یا قُوَّةَ کُلِّ ضَعیفٍ یا ناصِرَ کُلِّ مَظْلوُمٍ یا رازِقَ کُلِّ مَحْروُمٍ یا موُنِسَ کُلِّ مُسْتَوْحِشٍ یا صاحِبَ کُلِّ مُسافِرٍ یا عِمادَ کُلِّ حاضِرٍ یا غافِرَ کُلِّ ذَنْبٍ وَخَطَّیئَةٍ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ یا

مهربانان اى نگهدار هر غریب اى همدم هر تنها اى نیروى هر ناتوان اى یاور هر ستمدیده اى روزى ده هر محروم اى مونس هر وحشت زده اى همراه هر مسافر اى تکیه گاه هر حاضر در وطن اى آمرزنده هر گناه و خطا اى فریادرس فریادخواهان اى دادرس دادخواهان اى

کاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبینَ یا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُوُمینَ یا بَدیعَ السَّمواتِ وَالاْرَضینَ یا مُنْتَهى غایَةِ الطّالِبینَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ یا دَیّانَ یَوْمِ الدّینِ یا اَجْوَدَ الاْجْوَدینَ یا اَکْرَمَ الاْکْرَمینَ یا اَسْمَعَ السّامِعینَ یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ یا اَقْدَرَ الْقادِرینَ اغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى تُغَیِّرُ النِّعَمَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى توُرِثُ النَّدَمَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى توُرِثُ السَّقَمَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى تَهْتِکُ الْعِصَمَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى تَرُدُّ الدُّعآءَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى تَحْبِسُ قَطْرَ السَّمآءِ

برطرف کننده محنت محنت زدگان اى غمزداى غمزدگان اى پدید آرنده آسمانها و زمینها اى منتهاى مقصود جویندگان اى اجابت کننده دعاى  درماندگان اى مهربانترین مهربانان اى پروردگار جهانیان اى جزا دهنده روز جزا اى بخشنده ترین بخشندگان اى با کرمترین کریمان اى شنواترین شنوایان اى بیناترین بینایان اى قادرترین قدرتمندان بیامرز از من آن گناهانى را که نعمتها را تغییر دهد و بیامرز از من گناهانى را که پشیمانى به بار آورد و بیامرز از من گناهانى را که موجب بیماریها گردد و بیامرز از من گناهانى را که پرده ها بدرد و بیامرز از من گناهانى را که دعا را باز گرداند و بیامرز از من گناهانى را که باران را از آسمان جلوگیرى کند

وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى تُعَجِّلُ الْفَنآءَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى تَجْلِبُ الشَّقآءَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى تُظْلِمُ الْهَوآءَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى تَکْشِفُ الْغِطآءَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنوُبَ الَّتى لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یا اَللّهُ وَاحْمِلْ عَنّى کُلَّ تَبِعَةٍ لاِحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ وَاجْعَلْ لى مِنْ اَمْرى فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَیُسْراً وَاَنْزِلْ یَقینَکَ فى صَدْرى وَرَجآءَکَ  فى قَلْبى حَتّى لا اَرْجُوَ غَیْرَکَ اَللّهُمَّ احْفَظْنى وَعافِنى فى مَقامى وَاصْحَبْنى فى لَیْلى وَنَهارى وَمِنْ بَیْنِ یَدَىَّ وَمِنْ خَلْفى وَعَنْ یَمینى وَعَنْ شِمالى وَمِنْ فَوْقى وَمِنْ تَحْتى وَیَسِّرْ لِىَ السَّبیلَ

و بیامرز از من گناهانى را که شتاب در نابودى کند و بیامرز از من گناهانى را که بدبختى آرد و بیامرز از من گناهانى که هوا را تاریک کند و بیامرز از من گناهانى را که پرده را بالا زند و بیامرز از من گناهانى را که جز تو کسى آنها را نیامرزد اى خدا و بردار از دوش من هر حقى که از یکى از خلق تو بر گردن من است و قرار ده براى من در کارم گشایش و آسانى و وسیله بیرون آمدنى و فرود آر یقینت را در سینه ام و امیدت را در دلم تا امیدى به کسى جز تو نداشته باشم خدایا مرا حفظ کن و عافیتم ده در جایگاهم و همراه من باش در شب و روزم و از پیش رو و پشت سرم و از راست و چپم و از بالاى سر و زیر پایم و راه را بر من هموار کن

وَاَحْسِنْ لِىَ التَّیْسیرَ وَلا تَخْذُلْنى فِى الْعَسیرِ وَاهْدِنى یا خَیْرَ دَلیلٍ وَلا تَکِلْنى اِلى نَفْسى فِى الاُْموُرِ وَلَقِّنى کُلَّ سُروُرٍ وَاقْلِبْنى اِلى َاهْلى بِالْفَلاحِ وَالنَّجاحِ مَحْبوُراً فِى الْعاجِلِ وَالا جِلِ اِنَّکَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ وَارْزُقْنى مِنْ فَضْلِکَ وَاَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ طَیِّباتِ رِزْقِکَ

و آسانى خوشى برایم پیش آور و در دشواریها خوارم مکن و راهنمائیم کن اى بهترین راهنما و در کارها مرا به خودم وامگذار و هر سرور و خوشحالى را به دلم انداز و بازگردان مرا بسوى خانواده ام به رستگارى و کامیابى و آراسته به شادکامى در دنیا و آخرت که براستى تو بر هر چیز توانائى و از فضل خویش روزیم کن و فراخ گردان بر من از روزیهاى پاکیزه ات

وَاسْتَعْمِلْنى فى طاعَتِکَ وَاَجِرْنى مِنْ عَذابِکَ وَنارِکَ وَاقْلِبْنى اِذا تَوَفَّیْتَنى اِلى جَنَّتِکَ بِرَحْمَتِکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَعوُذُ بِکَ مِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ وَمِنْ حُلوُلِ نَقِمَتِکَ وَمِنْ نُزوُلِ عَذابِکَ وَاَعوُذُ بِکَ مِنْ جَهْدِ الْبَلاَّءِ وَدَرَکِ الشَّق آءِ وَمِنْ سُوَّءِ الْقَض آءِ

و وادارم کن به انجام طاعتت و پناهم ده از عذاب و آتش دوزخت و بگردانم به رحمت خود هنگامى که مرا از این جهان بیرون برى بسوى بهشتت خدایا به تو پناه برم از زوال نعمتت و از تغییر یافتن عافیتت و از آمدن عقوبتت و از نازل شدن عذابت و به تو پناه برم از سختى بلاء و گرفتارى و رسیدن بدبختى و از تقدیر بد

وَشَماتَةِ الاْعْدآءِ وَمِنْ شَرِّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَمِنْ شَرِّ ما فِى الْکِتابِ الْمُنْزَلِ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنى مِنَ الاْشْرارِ وَلا مِنْ اَصْحابِ النّارِ وَلا تَحْرِمْنى صُحْبَةَ الاْخْیارِ وَاَحْیِنى حَیوةً طَیِّبَةً وَتَوَفَّنى وَفاةً طَیِّبَةً تُلْحِقُنى بِالاْبْرارِ وَارْزُقْنى مُرافَقَةَ الاْنْبِیآءِ فى مَقْعَدِ

و شماتت دشمنان و از شرّ آنچه از آسمان فرود آید و از شرّ آنچه در کتاب منزل خود (قرآن ) بیان فرموده اى خدایا مرا از اشرار و از اهل دوزخ قرارم مده و از مصاحبت نیکان محرومم مفرما و به زندگى پاکیزه زنده ام بدار و به مرگ پاکیزه اى بمیرانم که به نیکان ملحقم دارى و رفاقت پیمبران را روزیم گردانى در جایگاه

صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلى حُسْنِ بَلاَّئِکَ وَصُنْعِکَ وَلَکَ الْحَمْدُ عَلَى الاِْسْلامِ وَاتِّباعِ السُّنَةِ یا رَبِّ کَما هَدَیْتَهُمْ لِدینِکَ وَعَلَّمْتَهُمْ کِتابَکَ فَاهْدِنا وَعَلِّمْنا وَلَکَ الْحَمْدُ عَلى حُسْنِ بَلاَّئِکَ وَصُنْعِکَ عِنْدى خ آصَّةً کَم ا خَلَقْتَنى فَاَحْسَنْتَ خَلْقى

پسندیده نزد پادشاهى نیرومند خدایا از آن تو است ستایش بر خوش آزمایشى و خوش رفتاریت و تو را است ستایش بر نعمت دین اسلام و پیروى طریقه (پیمبران ) پروردگارا چنانچه آن پیمبران را به دین خود راهنمائى کردى و کتاب خود را به آنان یاد دادى ما را نیز هدایت کرده و یادمان ده و تو را است ستایش بر خصوص آزمایش و رفتار نیکت درباره شخص من که مرا آفریدى و خلقتم را نیکو کردى

وَعَلَّمْتَنى فَاَحْسَنْتَ تَعْلیمى وَهَدَیْتَنى فَاَحْسَنْتَ هِدایَتى فَلَکَ الْحَمْدُ عَلى اِنْعامِکَ عَلَىَّ قَدیماً وَحَدیثاً فَکَمْ مِنْ کَرْبٍ یا سَیِّدى قَدْ فَرَّجْتَهُ وَکَمْ مِنْ غَمٍّ یا سَیِّدى قَدْ نَفَّسْتَهُ وَکَمْ مِنْ هَمٍّ یا سَیِّدى قَدْ کَشَفْتَهُ وَکَمْ مِنْ بَلاَّءٍ ی ا سَیِّدى قَدْ صَرَفْتَهُ وَکَمْ مِنْ عَیْبٍ ی ا سَیِّدى

و یادم دادى و نیکو یاد دادى و هدایتم کردى و نیکو هدایت کردى پس تو را است ستایش بر نعمت بخشیت نسبت به من از زمان قدیم و جدید پس چه بسیار محنتى که اى آقاى من تو آن را گشودى و چه بسیار اندوهى که اى آقاى من تو آن را زدودى و چه بسیار غم و غصه اى که اى آقاى من تو آنرا برطرف کردى و چه بسیار بلا و گرفتارى اى آقاى من که تو آن را باز گرداندى و چه بسیار عیبى اى آقاى من

قَدْ سَتَرْتَهُ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلى کُلِّ حالٍ فى کُلِّ مَثْوىً وَزَمانٍ وَمُنْقَلَبٍ وَمَُقامٍ وَعَلى هذِهِ الْحالِ وَکُلِّ حالٍ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ اَفْضَلِ عِبادِکَ نَصیباً فى هذَا الْیَوْمِ مِنْ خَیْرٍ تَقْسِمُهُ اَوْ ضُرٍّ تَکْشِفُهُ اَوْ سُوَّءٍ تَصْرِفُهُ اَوْ بَلاَّءٍ تَدْفَعُهُ اَوْ خَیْرٍ تَسُوقُهُ اَوْ رَحْمَةٍ تَنْشُرُه ا اَوْ ع افِیَةٍ تُلْبِسُه فَاِنَّکَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ وَبِیَدِکَ خَزآئِنُ السَّمواتِ وَالاْرْضِ وَاَنْتَ الْواحِدُ الْکَریمُ الْمُعْطِى الَّذى لا یُرَدُّ سآئِلُهُ وَلا یُخَیَّبُ امِلُهُ وَلا یَنْقُصُ نآئِلُهُ وَلا یَنْفَدُ ما عِنْدَهُ بَلْ یَزْدادُ کَثْرَةً وَطیباً وَعَطآءً وَجوُداً وَارْزُقْنى مِنْ خَزآئِنِکَ الَّتى لا تَفْنى وَمِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ اِنَّ عَطآئَکَ لَمْ یَکُنْ مَحْظوُراً وَاَنْتَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

که تو آنرا پوشاندى پس تو را است ستایش بر هر حال و در هر جا و هر زمان و هر منزل و هر مقام و بر این حال و هر حال خدایا قرار ده مرا از بهترین بندگانت در بهره مندى این روز از هر خیرى که قسمت کنى یا گرفتارى که برطرف کنى یا بدى که بازش گردانى یا بلائى که دفعش کنى یا خیرى که بفرستى یا رحمتى که بگسترانى یا جامه تندرستى که بپوشانى که براستى تو بر هر چیز توانائى و خزینه هاى آسمانها و زمین بدست تو است و توئى خداى یگانه بزرگوار عطابخشى که خواهنده اش دست خالى بازنگردد و آرزومندش ناامید نشود و عطاهایش نقصان نپذیرد و خزینه اش پایان ندارد بلکه همواره به زیادى و پاکیزگى و عطا و جودش بیفزاید و روزیم کن از خزینه هایت که فنا نپذیرد و از رحمت وسیعت که براستى عطاى تو از کسى منع نشده و تو بر هر چیز توانائى به رحمتت اى مهربانترین مهربانان.

دوّم : بخواند آن هزار مرتبه [به نقل کفعمى ] تسبیحات عشر را که سیّد ذکر فرموده و بیاید در اعمال روز عرفه .
سوم : بخواند دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است و گذشت ذکر آن در اعمال شب جمعه چهارم زیارت کند امام حسین علیه السلام و زمین کربلا را و بماند در آنجا تا روز عید تا آنکه از شرّ آن سال نگاه داشته شود .

دسته ها : ماه ذي الحجه - عيد
دوشنبه 22 7 1392 14:4
X